نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 440
در يك لحظه كوتاه و زودگذر از اين خواب عميق و مرگزا بيدار شدند، چنان كه قرآن
مىگويد:" آنها به و جدان و فطرتشان بازگشتند و به خود گفتند حقا كه شما ظالم
و ستمگريد" (فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا
إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ) [1] هم به خويشتن
ظلم و ستم كرديد و هم بر جامعهاى كه به آن تعلق داريد و هم به ساحت مقدس پروردگار
بخشنده نعمتها.
جالب اينكه در آيات قبل خوانديم آنها ابراهيم را متهم به ظالم بودن كردند، ولى
در اينجا دريافتند كه ظالم اصلى و حقيقى خودشانند.
و در واقع تمام مقصود ابراهيم از شكستن بتها همين بود، هدف شكستن فكر بتپرستى
و روح بتپرستى بود، و گرنه شكستن بت فايدهاى ندارد، بتپرستان لجوج فورا بزرگتر
و بيشتر از آن را مىسازند و به جاى آن مىنهند، همانگونه كه در تاريخ اقوام نادان
و جاهل و متعصب، اين مساله، نمونههاى فراوان دارد.
تا اينجا ابراهيم موفق شد يك مرحله بسيار حساس و ظريف تبليغ خود را كه بيدار
ساختن وجدانهاى خفته است از طريق ايجاد يك طوفان روانى بود اجرا كند.
***
ولى افسوس كه زنگار جهل و تعصب و تقليد كوركورانه بيشتر از آن بود كه با
نداى صيقلبخش اين قهرمان توحيد به كلى زدوده شود.
افسوس كه اين بيدارى روحانى و مقدس چندان به طول نيانجاميد، و در ضمير آلوده و
تاريكشان از طرف نيروهاى اهريمنى و جهل قيامى بر ضد اين
[1] بعضى از مفسران اين احتمال را نيز
دادهاند كه منظور از" فَرَجَعُوا
إِلى أَنْفُسِهِمْ" آنست كه اين سخن را
با يكديگر در ميان نهادند و به سرزنش و ملامت يكديگر پرداختند، ولى آنچه در بالا
گفتيم صحيحتر به نظر مىرسد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 440