نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 438
ابراهيم آن چنان جوابى گفت كه آنها را
سخت در محاصره قرار داد، محاصرهاى كه قدرت بر نجات از آن نداشتند" ابراهيم
گفت: بلكه اين كار را اين بت بزرگ آنها كرده! از آنها سؤال كنيد اگر سخن
مىگويند"! (قالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هذا
فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ).
اصول جرمشناسى مىگويد متهم كسى است كه آثار جرم را همراه دارد، در اينجا
آثار جرم در دست بت بزرگ است (طبق روايت معروفى ابراهيم تبر را به گردن بت بزرگ
گذاشت).
اصلا چرا شما به سراغ من آمديد؟ چرا خداى بزرگتان را متهم نمىكنيد؟
آيا احتمال نمىدهيد او از دست خدايان كوچك خشمگين شده و يا آنها را رقيب
آينده خود فرض كرده و حساب همه را يك جا رسيده است؟! از آنجا كه ظاهر اين تعبير به
نظر مفسران با واقعيت تطبيق نمىداده، و از آنجا كه ابراهيم پيامبر است و معصوم و
هرگز دروغ نمىگويد، در تفسير اين جمله، مطالب مختلفى گفتهاند آنچه از همه بهتر
به نظر مىرسد اين است كه:
ابراهيم ع به طور قطع اين عمل را به بت بزرگ نسبت داد، ولى تمام قرائن شهادت
مىداد كه او قصد جدى از اين سخن ندارد، بلكه مىخواسته است عقائد مسلم بتپرستان
را كه خرافى و بىاساس بوده است به رخ آنها بكشد، به آنها بفهماند كه اين سنگ و
چوبهاى بىجان آن قدر بىعرضهاند كه حتى نمىتوانند يك جمله سخن بگويند و از
عبادت كنندگانشان يارى بطلبند، تا چه رسد كه بخواهند به حل مشكلات آنها بپردازند!
نظير اين تعبير در سخنان روزمره ما فراوان است كه براى ابطال گفتار طرف، مسلمات او
را به صورت امر يا اخبار و يا استفهام در برابرش مىگذاريم تا محكوم شود و اين به
هيچوجه دروغ نيست" دروغ آنست كه قرينهاى همراه نداشته باشد".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 438