نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 357
و گاه اين سخن خود را عوض مىكنند و مىگويند:" او مرد دروغگويى است كه
اين سخنان را به خدا افترا بسته"! (بَلِ
افْتَراهُ).
و گاه مىگويند:" نه او يك شاعر است" و اين آيات مجموعهاى از
تخيلات شاعرانه او است" (بَلْ هُوَ
شاعِرٌ).
و در آخرين مرحله مىگويند: از همه اينها كه بگذريم" اگر او راست مىگويد
كه فرستاده خدا است بايد معجزهاى براى ما بياورد همانگونه كه پيامبران پيشين با
معجزات فرستاده شدند" (فَلْيَأْتِنا
بِآيَةٍ كَما أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ).
بررسيهاى اين نسبتهاى ضد و نقيض به پيامبر ص خود بهترين دليل بر آن است كه
آنها حقطلب نبودند، بلكه هدفشان بهانهجويى و به اصطلاح بيرون كردن حريف از ميدان
به هر قيمت و به هر صورت بوده است.
گاه ساحرش مىخواندند، زمانى شاعر، گاه مفترى، و گاه (العياذ باللَّه) يك آدم
خيالاتى كه خوابهاى پريشانش را وحى به حساب آورده! گاه مىگويند چرا تو انسانى؟! و
گاه با ديدن آن همه معجزات باز بهانه معجزه ديگر مىگيرند.
اگر ما دليلى بر بطلان سخنانشان جز اين پراكندهگويى نداشتيم به تنهايى كافى
بود، ولى در آيات بعد خواهيم ديد كه قرآن از طرق ديگر نيز به آنها پاسخ قاطع
مىگويد.
نكته: آيا قرآن، حادث است؟
جمعى از مفسران در ذيل اين آيات به تناسب كلمه" محدث" كه در دومين
آيه مورد بحث بود، گفتگوى فراوانى پيرامون حادث يا قديم بودن" كلام
اللَّه" مطرح كردهاند، همان مسالهاى كه در زمان خلفاى بنى عباس ساليان دراز
مورد
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 357