نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 312
آنها، و ديگر بيان مطالب در لباسهاى گوناگون است كه موجب تكرار و ملالت نشود،
و سبب نفوذ در دلها مىگردد.
***
آيه بعد اضافه مىكند:" بلند مرتبه است خداوندى كه سلطان بر حق
است" (فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُ).
ممكن است ذكر كلمه" حق" بعد از كلمه" ملك" به خاطر اين
باشد كه مردم معمولا از كلمه" ملك" (سلطان) خاطره بدى دارند، و ظلم و
ستم و خودكامگى از آن در ذهنشان تداعى مىشود، لذا بلافاصله مىفرمايد:"
خداوند ملك بر حق است".
و از آنجا كه گاه پيامبر ص بخاطر عشق به فراگيرى قرآن و حفظ آن براى مردم به
هنگام دريافت وحى عجله مىكرد و كاملا مهلت نمىداد تا جبرئيل سخن خود را تمام كند
در دنباله اين آيه چنين به او تذكر داده مىشود:" نسبت به قرآن عجله مكن پيش
از آنكه وحى آن تمام شود" (وَ لا
تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى إِلَيْكَ وَحْيُهُ).
" و بگو پروردگارا! علم مرا افزون كن" (وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً).
از بعضى ديگر از آيات قرآن نيز استفاده مىشود كه پيامبر به هنگام نزول وحى
شور مخصوصى داشت كه سبب مىشد براى دريافت وحى عجله كند مانند" لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ
عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ":
زبانت را به خاطر عجله به هنگام دريافت وحى حركت مده، بر ما است كه آن را در
سينه تو جمع كنيم تا بتوانى آن را تلاوت نمايى، سپس هنگامى كه ما آن را بر تو
خوانديم از تلاوت آن پيروى كن" [1]