نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 305
سر حد امكان است.
گرچه بحث شفاعت را به طور مشروح در جلد اول ذيل آيه 47 و 48 سوره بقره و جلد
دوم ذيل آيه 255 سوره بقره آوردهايم بد نيست در اينجا داستان جالبى را بر آن
بيفزائيم و آن اينكه: عالم ربانى مرحوم ياسرى از علماى محترم تهران چنين نقل
مىكرد كه شاعرى به نام" حاجب" كه در مساله شفاعت گرفتار اشتباهات عوام
شده بود شعرى به اين مضمون مىسرايد:
حاجب اگر معامله حشر با على است
من ضامنم كه هر چه بخواهى گناه كن!!
شب هنگام امير مؤمنان على ع را در خواب مىبيند در حالى كه عصبانى و خشمگين
بوده مىفرمايد شعر خوبى نگفتى!، عرض مىكند چه بگويم؟ مىفرمايد شعرت را اين چنين
اصلاح كن:
حاجب اگر معامله حشر با على است
شرم از رخ على كن و كمتر گناه كن!
***
و از آنجا كه حضور مردم در صحنه قيامت براى حساب و جزاء، نياز به آگاهى
خداوند از اعمال و رفتار آنها دارد، در آيه بعد چنين اضافه مىكند:" خداوند
آنچه را مجرمان در پيش دارند و آنچه را در دنيا پشت سر گذاشتهاند، همه را
مىداند، و از تمام افعال و سخنان و نيات آنها در گذشته و پاداش كيفرى را كه در
آينده در پيش دارند، از همه با خبر است، ولى آنها احاطه علمى به پروردگار
ندارند" (يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما
خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً) [1]
[1] بعضى از مفسران احتمال دادهاند
كه ضميرهاى جمع در جمله نخست به شفاعت كنندگان بازمىگردد و بعضى نيز احتمال
دادهاند كه ضمير در" به" به اعمال مجرمان و نتيجههاى آن بر مىگردد،
ولى آنچه در بالا گفتيم صحيحتر به نظر مىرسد (دقت كنيد).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 305