نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 491
تفسير: معلم الهى و اين اعمال زننده؟!
آرى" موسى به اتفاق اين مرد عالم الهى به راه افتاد تا اينكه سوار بر
كشتى شدند" (فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا رَكِبا فِي
السَّفِينَةِ).
از اينجا به بعد مىبينيم كه قرآن در تمام موارد ضمير تثنيه به كار مىبرد كه
اشاره به موسى و آن عالم است و اين نشان مىدهد كه ماموريت همسفر موسى، يوشع در
آنجا پايان يافت، و از آنجا بازگشت، و يا به خاطر اينكه او در اين ماجرا مطرح
نبوده است ناديده گرفته شده، هر چند در حوادث حضور داشته، ولى احتمال اول قويتر به
نظر مىرسد.
به هر حال هنگامى كه آن دو بر كشتى سوار شدند" آن مرد عالم كشتى را سوراخ
كرد"!" خرقها".
" خرق"- همانگونه كه راغب در مفردات مىگويد- به معنى پاره كردن
چيزى از روى فساد است بدون مطالعه و فكر، و ظاهر كار اين مرد عالم راستى چنين بود.
از آنجا كه موسى از يك سو پيامبر بزرگ الهى بود و بايد حافظ جان و مال مردم
باشد، و امر به معروف و نهى از منكر كند، و از سوى ديگر و جدان انسانى او اجازه
نمىداد در برابر چنين كار خلافى سكوت اختيار كند تعهدى را كه با خضر داشت به دست
فراموشى سپرد، و زبان به اعتراض گشود و" گفت آيا كشتى را سوراخ كردى كه اهلش
را غرق كنى؟ راستى چه كار بدى انجام دادى"! (قالَ أَ خَرَقْتَها لِتُغْرِقَ أَهْلَها لَقَدْ جِئْتَ
شَيْئاً إِمْراً).
بدون شك مرد عالم هدفش غرق سرنشينان كشتى نبود ولى از آنجا كه نتيجه اين عمل
چيزى جز غرق كردن به نظر نمىرسيد موسى آن را با" لام غايت" كه براى
بيان هدف مىباشد بازگو مىكند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 491