responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 287

بوده است، مانند احضار كردن خداوند و فرشتگان. و يا نامه مخصوص از آسمان لا بد به نام و نشان آنها آوردن! بعضى ديگر اقتراحى بوده كه اگر عملى مى‌شد اثرى از تقاضاكنندگان باقى نمى‌ماند تا ايمان بياورند يا نياورند (مانند نازل شدن سنگهاى آسمانى بر سر آنها).

بقيه پيشنهادهاى آنان در داشتن يك زندگى مرفه و كاملا تجملاتى با مال و ثروت فراوان خلاصه مى‌شده است در حالى كه مى‌دانيم پيامبران براى چنين كارى نيامده‌اند.

و اگر فرض كنيم بعضى از اينها هيچيك از اين اشكالات را نداشته مى‌دانيم صرفا به منظور بهانه‌جويى بوده است، به قرينه بخشهاى ديگر اين آيات و مى‌دانيم وظيفه پيامبر اين نيست كه در مقابل پيشنهادات بهانه‌جويان تسليم گردد، بلكه وظيفه او ارائه معجزه است به مقدارى كه صدق دعوت او ثابت شود، و بيش از اين چيزى بر او نيست.

2- پاره‌اى از اين تعبيرات خود اين آيات با صراحت مى‌گويد كه اين درخواست‌كنندگان تا چه اندازه بهانه‌جو و لجوج بودند، آنها در حالى كه پيشنهاد صعود بر آسمان را به پيامبر مى‌كنند با صراحت مى‌گويند اگر به آسمان هم صعود كنى ما ايمان نخواهيم آورد، مگر اينكه نامه‌اى براى ما از آسمان با خود آورى.

اگر به راستى آنها تقاضاى معجزه داشتند، پس چرا مى‌گويند صعود بر آسمان نيز براى ما كافى نيست؟ آيا قرينه‌اى از اين واضحتر براى غير منطقى بودن آنها پيدا مى‌شود؟

3- از همه اينها گذشته ما مى‌دانيم كه معجزه كار خدا است نه كار پيامبر، در حالى كه لحن سخن اين بهانه‌جويان به وضوح نشان مى‌دهد كه آنها معجزه را كار پيامبر مى‌دانستند، لذا تمام افعال را به شخص پيامبر نسبت مى‌دادند:

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 287
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست