نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 264
شخص هستم، نه شخص ديگر، البته درس خواندم، با سواد شدهام، تكامل يافتهام، و
باز هم خواهم يافت، ولى يك آدم ديگر نشدهام، و به همين دليل همه مردم از آغاز تا
پايان عمر مرا يك آدم مىشناسند يك نام دارم يك شناسنامه دارم و ...
اكنون حساب كنيم و ببينيم اين موجود واحدى كه سراسر عمر ما را پوشانده چيست؟
آيا ذرات و سلولهاى بدن ما و يا مجموعه سلولهاى مغزى و فعل و انفعالات آن است؟
اينها كه در طول عمر ما بارها عوض مىشوند و تقريبا در هفت سال يك بار تمام سلولها
تعويض مىگردند، زيرا مىدانيم در هر شبانه روز مليونها سلول در بدن ما مىميرد و
مليونها سلول تازه جانشين آن مىشود، همانند ساختمانى كه تدريجا آجرهاى آن را برون
آورند، و آجرهاى تازهاى جاى آن كار بگذارند اين ساختمان بعد از مدتى بكلى عوض
مىشود اگر چه مردم سطحى متوجه نشوند، و يا همانند استخر بزرگى كه از يك طرف آهسته
آهسته آب وارد آن مىشود، و از طرف ديگر خارج مىگردد، بديهى است بعد از مدتى تمام
آب استخر عوض مىشود، اگر چه افراد ظاهر بين توجه نداشته باشند و آن را به همان
حال ثابت ببينند.
به طور كلى هر موجودى كه دريافت غذا مىكند و از سوى ديگر مصرف غذا دارد
تدريجا" نوسازى" و" تعويض" خواهد شد.
بنا بر اين يك آدم هفتاد ساله احتمالا ده بار تمام اجزاى بدن او عوض شده است
روى اين حساب اگر همانند ماديها انسان را همان جسم و دستگاههاى مغزى و عصبى و خواص
فيزيك و شيميايى آن بدانيم بايد اين" من" در 70 سال ده بار عوض شده باشد
و همان شخص سابق نباشد در حالى كه هيچ وجدانى اين سخن را نخواهد پذيرفت.
از اينجا روشن مىشود كه غير از اجزاى مادى، يك حقيقت واحد ثابت در سراسر عمر،
وجود دارد كه همانند اجزاى مادى تعويض نمىشود و اساس وجود، را همان تشكيل مىدهد
و عامل وحدت شخصيت ما همان است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 264