نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 209
بگذارى تا لا اقل با ديده احترام به خدايان ما بنگرى، پيامبر در دل گفت:
خدا كه مىداند من از اين بتها متنفرم اما چه مانعى دارد نگاهى به سوى آنها
بيفكنم تا بگذارند استلام حجر الاسود كنم، آيات فوق نازل شد و پيامبر را از اين
كار نهى كرد.
2- قريش پيشنهاد كردند دست از ناسزاگويى به خدايان ما و سبك شمردن عقلهايمان
بردار، و اين بردگان و افراد بى سر و پا را كه بوى بد از آنها به مشام مىرسد از
دور خود دور كن، تا در مجلس تو حضور يابيم و به سخنانت گوش فرا دهيم.
پيامبر ص به اميد اينكه آنها مسلمان شوند در فكر بود كه خواسته آنان را (هر
چند موقت) بپذيرد كه آيات فوق نازل شد و پيامبر را بر حذر داشت.
3- پيامبر ص بتها را از مسجد الحرام بيرون ريخت، قريش تقاضا كردند كه اجازه
دهد بتى كه بر كوه مروه نزديك خانه خدا بود به حال خود بماند، پيامبر ص نخست به
خاطر پيشبرد هدفهاى سياسى تصميم گرفت به اين پيشنهاد عمل كند ولى بعد از آن صرفنظر
نمود، و دستور داد آن بت را نيز شكستند، در اين هنگام آيات فوق نازل شد.
4- جمعى از نمايندگان قبيله" ثقيف" خدمت پيامبر ص آمدند و عرض كردند
ما با تو بيعت مىكنيم اما به سه شرط: اول در موقع نماز براى ركوع و سجود خم
نشويم! دوم بتهايمان را به دست خودمان نشكنيم، خودت بشكن! سوم اجازه بده بت"
لات" يك سال بماند! پيامبر ص فرمود دينى كه در آن ركوع و سجود نباشد به درد
نمىخورد، و اما شكستن بتهايتان به دست خودتان مايليد انجام دهيد، اگر مايل نيستيد
ما خودمان مىشكنيم! و اما عبادت" لات" من به شما چنين اجازهاى را
نمىدهم.
در اين هنگام پيامبر ص برخواست و وضو گرفت و عمر رو به مردم كرد
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 209