نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 56
آنها را روزى
مىدهد هر چند اين كار بدست شما انجام پذيرد [1]
ولى به نظر ما تفسير اول صحيحتر به نظر مىرسد و دليل ادبى آن را نيز در ذيل صفحه
آوريم.
در حديثى كه
از تفسير على بن ابراهيم نقل شده نيز تاييدى براى اين تفسير مىيابيم آنجا كه در
معنى جمله" مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِينَ"
مىگويد: لكل ضرب من الحيوان قدرنا شيئا مقدرا:" براى هر يك از حيوانات چيزى
مقدر داشتيم" [2]
***
و در آخرين آيه مورد بحث،
در حقيقت به پاسخ سؤالى مىپردازد كه براى بسيارى از مردم پيدا مىشود و آن اينكه
چرا خداوند آن قدر از ارزاق و مواهب در اختيار انسانها نمىگذارد كه بى نياز از هر
گونه تلاش و كوشش باشند.
مىفرمايد:"
خزائن و گنجينههاى همه چيز نزد ما است، ولى ما جز به اندازه معين آن را نازل
نمىكنيم" (وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا
خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ)
[1] بنا بر تفسير" من" در جمله"
مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِينَ" عطف بر ضمير" لكم"
مىباشد و بنا بر تفسير دوم عطف بر" معايش"- بعضى از مفسران نسبت به
تفسير اول ايراد كردهاند كه اسم ظاهر مجرور عطف بر ضمير مجرور نمىشود مگر با
تكرار حرف جر، يعنى در اينجا لازم بود لام بر سر" من" نيز وارد شود،
ديگر اينكه چگونه كلمه" من" به غير انسان از موجودات زنده اطلاق شده ولى
هيچيك از اين دو ايراد وارد نيست زيرا عدم تكرار حرف جر در عبارات عرب شاهد و مثال
دارد، و همچنين اطلاق من بر موجودات غير عاقل، از طرفى بر تفسير دوم نيز مىتوان
اين خرده را گرفت كه كلمه معايش آن چنان مفهوم وسيعى دارد كه همه وسائل زندگى حتى
چهارپايان و مانند آنها را شامل مىشود بنا بر اين بعد از ذكر معايش نيازى به ذكر
آن نبوده است و به همين دليل ما تفسير اول را ترجيح داديم.