نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 46
و ايمان
دارند.
طبيعى است كه
گروه اول از نفوذ در اسرار اين آسمان منع مىشوند، و هر شيطان رانده شده درگاه
الهى، خواه از جنس بشر باشد يا غير بشر، حق وصول به اين حقايق را ندارد، و هر گاه
به آن نزديك شود رانده و مطرود مىگردد، اين گونه افراد ممكن است سالها زندگى كنند
و بعد بميرند ولى هرگز به اين اسرار، دست نيابند، آنها چشمهاى باز دارند و ليكن
چشم آنها قدرت ديد اين حقايق را ندارد، مگر نه اين است كه علم را جز عاشقانش و
جمال را جز عارفانش درك نمىكنند و نمىبينند" [1]
در جاى ديگر مىگويد:" چه مانعى دارد اين تعبيرات كنايه باشد؟ منع حسى اشاره
به منع عقلى گردد، در حالى كه كنايات از زيباترين انواع بلاغت است، آيا نمىبينيم
بسيارى از مردم كه در اطراف شما زندگى مىكنند در محدوده همين زمين محبوس و
زندانيند و هيچگاه چشمشان به جهان بالا دوخته نمىشود، و به آواى آن گوش فرا
نمىدهند، و از امور اين جهان و شگفتيهايش خبرى ندارند، آنها بوسيله (شهاب)
خودخواهى و شهوت و كينهتوزى و طمع و حرص و جنگهاى خانمانسوز از درك آن معانى والا
مطرودند" (و اگر روزى هم چنين هوسى كنند به خاطر آن همه آلودگى كه بر دل و
جان دارند رانده مىشوند) [2] ج- در جاى
ديگر سخنى دارد كه خلاصهاش چنين است: ارواح انسانها هنگامى كه از اين دنيا به
جهان برزخ منتقل مىشوند، علاقه و ارتباطى به ارواح زندگان دارند، و هر گاه ميان
آنها تناسب و همانندى باشد، و بتوانند از طريق احضار ارواح و غير آن با آنها
ارتباط و تفاهم برقرار كنند، مسائلى را در اختيار آنان مىگذارند كه گاهى حق است و
گاهى باطل زيرا آنها نمىتوانند به عوالم