نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 420
نمىكند" (وَ أَنَّ اللَّهَ لا
يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ).
و بطور خلاصه هنگامى كه آنها اسلام آوردند، موقتا پارهاى از منافع ماديشان به
خطر افتاد، و از آنجا كه به دنيا عشق مىورزيدند از ايمان خود پشيمان گشتند و
مجددا به سوى كفر بازگشتند.
بديهى است چنين جمعيتى كه از درون وجودشان كششى به سوى ايمان نيست، مشمول
هدايت الهى نمىشوند كه هدايت او فرع بر خواست و كوشش و جهاد ما است كه خودش
فرموده وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا
لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا (عنكبوت آيه
آخر).
***
آيه بعد دليل عدم هدايت آنها را چنين شرح مىدهد:" آنها كسانى هستند
كه خدا بر قلب و گوش و چشمشان مهر نهاده" آن چنان كه از ديدن و شنيدن و درك
حق محروم ماندهاند (أُولئِكَ الَّذِينَ
طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ).
و روشن است" چنين افراد با از دست دادن تمام ابزار شناخت، غافلان واقعى
هستند" (وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ).
در گذشته نيز گفتهايم كه اعمال خلاف و انواع گناهان آثار سويى روى حس تشخيص و
درك و ديد انسان مىگذارد و سلامت فكر را تدريجا از او مىگيرد، هر قدر در اين راه
فراتر رود پردههاى غفلت و بىخبرى بر دل و چشم و گوش او محكمتر مىشود، سرانجام
كارش به جايى مىرسد كه چشم دارد و گويى نمىبيند، گوش دارد و گويى نمىشنود، و
دريچه روح او به روى همه حقايق بسته مىشود و حس تشخيص و قدرت تميز كه برترين نعمت
الهى است از آنها گرفته مىشود.
" طبع" كه در اينجا به معنى" مهر نهادن" است، اشاره به
اين است
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 420