در واقع در اينجا اشاره به دو گروه از كسانى است كه بعد از پذيرش اسلام راه
كفر را پيش مىگيرند.
نخست آنها كه در چنگال دشمنان بىمنطق گرفتار مىشوند و تحت فشار و شكنجه آنها
اعلام بيزارى از اسلام و وفادارى به كفر مىكنند، در حالى كه آنچه مىگويند تنها
با زبان است و قلبشان مالامال از ايمان مىباشد، اين گروه مسلما مورد عفوند، بلكه
اصلا گناهى از آنها سر نزده است، اين همان تقيه مجاز است كه براى حفظ جان و ذخيره
كردن نيروها براى خدمت بيشتر در راه خدا در اسلام مجاز شناخته شده است.
گروه دوم كسانى هستند كه به راستى دريچههاى قلب خود را به روى كفر و بى
ايمانى مىگشايند، و مسير عقيدتى خود را به كلى عوض مىكنند، اينها هم گرفتار غضب
خدا و عذاب عظيم او مىشوند.
ممكن است غضب اشاره به محروميت آنها از رحمت الهى و هدايت او در اين جهان
باشد، و عذاب عظيم اشاره به كيفر آنها در جهان ديگر، و به هر حال تعبيرى كه در اين
آيه درباره مرتدين شده است بسيار سخت و سنگين و تكان دهنده است.
***
آيه بعد دليل مرتد شدن آنها را چنين بازگو مىكند:" اين بخاطر آن است
كه آنها زندگى دنيا را بر آخرت ترجيح دادند و به همين جهت بار ديگر در طريق كفر
گام نهادند" (ذلِكَ بِأَنَّهُمُ
اسْتَحَبُّوا الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَةِ).
" و خداوند قوم كافر را (كه در كفر و انكار اصرار مىورزند) هدايت
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 419