نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 192
انتخاب
كردهاند و به صورت وابسته زندگى مىكنند، شامل مىشود.
آنهايى كه
تصور مىكنند قدرتهاى بزرگ جهان مىتوانند تكيهگاه روزهاى تاريكشان باشند، هر چند
اين قدرتها جهنمى هستند و بيگانه از خدا، آنها نيز عملا بتپرست و مشركند و بايد
به آنها گفت آيا اين معبودهاى شما چيزى آفريدهاند؟ آيا سرچشمه نعمتى هستند؟ آيا
از اسرار درون و برون شما آگاهند؟ و آيا مىدانند شما چه زمانى مبعوث مىشويد تا
جزا و كيفرتان بدهند؟
پس چرا آنها
را همچون بت مىپرستيد؟
***
به دنبال
اين استدلالات زنده و روشن بر نفى صلاحيت بتها، چنين نتيجهگيرى مىكنند؟ بنا بر
اين" معبود شما معبود واحدى است" (إِلهُكُمْ
إِلهٌ واحِدٌ).
و از آنجا كه
ايمان به مبدء و معاد همه جا با يكديگر قرين و لازم و ملزوم يكديگرند بلافاصله
اضافه مىكند:" آنها كه ايمان به آخرت ندارند (و طبعا ايمان درستى به مبدء
نيز ندارند) دلهايشان حقيقت را انكار مىكند و در برابر حق مستكبرند" (فَالَّذِينَ
لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ)
[1] و گرنه دلائل توحيد براى آنها كه حقجو و متواضع در مقابل حقيقتند
آشكار است، و هم دلائل معاد، ولى خوى استكبار و عدم تسليم در برابر حق سبب مىشود
كه آنها دائما حالت انكار و نفى به خود بگيرند، حتى حقائق حسى را نيز منكر شوند تا
آنجا كه اين معنى به صورت حالت و ملكهاى در مىآيد و با وجود آن هيچ سخن حق و
دليل و منطقى در آنها نفوذ نمىكند.
[1] كلمه" ف" در"
فَالَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ" چنان كه مىدانيم براى تفريع
است، يعنى انكار قيامت و رستاخيز كه از استكبار سرچشمه مىگيرد به خاطر انكار مبدء
است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 192