نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 137
به خدمت
منافع خويش گيرند، تنها آن قسمتى را مىپذيرند كه به سود آنهاست و بقيه را پشت سر
مىافكنند، آنها آيات قرآن و حتى گاهى يك آيه را تجزيه مىكنند، بخشى را كه در
مسير تمايل خود مىبينند قبول كرده، و بخش ديگر را كنار مىگذارند.
اين افتخار
نيست كه همچون بعضى از اقوام گذشته نغمه"
نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ" ساز
كنيم چرا كه همه دنيا پرستان همين كار را مىكنند، آنچه معيار شناخت پيروان حق از
طرفداران باطل است، همان تسليم در مقابل آن بخش از فرمانها است كه با تمايلات و
هوسها و منافع ظاهرى ما هماهنگ نيست، اينجاست كه سره از ناسره، و مؤمن از منافق،
شناخته مىشوند.
علاوه بر
آنچه در بالا گفتيم تفسيرهاى ديگرى نيز براى" مقتسمين" ذكر كردهاند،
حتى قرطبى در تفسيرش هفت تفسير براى اين كلمه ذكر كرده كه بسيارى از آنها نامناسب
به نظر مىرسد ولى بعضى را كه بىمناسبت نيست ذيلا مىآوريم.
از جمله
اينكه جمعى از سران مشركان در ايام حج بر سر جادهها و كوچههاى مكه مىايستادند و
هر كدام از آنها به واردين سخنى درباره پيامبر و قرآن مىگفتند كه آنها را بد بين
سازند، بعضى مىگفتند او مجنون است و آنچه مىگويد ناموزون، بعضى مىگفتند او ساحر
است و قرآنش نيز بخشى از سحر او است، بعضى او را شاعر مىخواندند و آهنگ روح بخش
اين آيات آسمانى را به دروغ، شعر مىشمردند، بعضى پيامبر را كاهن معرفى مىكردند،
و اخبار غيبى قرآن را، يك نوع كهانت، و از اين رو آنها را" مقتسمين"
ناميدند چرا كه جاده و گذرگاههاى مكه را ميان خود با برنامه حساب شدهاى تقسيم
كرده بودند.
و مانعى
ندارد كه هم اين تفسير و هم تفسيرى كه گفتيم هر دو، در مفهوم آيه جمع باشد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 137