نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 619
حياتش به خاطر نيازهاى مالى خودش موفق به اين امر نيست، منطق عقل ايجاب مىكند
كه او از اموالى كه زحمت تحصيل آن را كشيده براى انجام اين كارهاى خير لا اقل براى
بعد از مرگش محروم نماند.
مجموع اين امور موجب شده است كه قانون وصيت در اسلام تشريع گردد و آن را با
جمله حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ تاكيد فرموده است.
البته وصيت منحصر به موارد فوق نيست، بلكه انسان بايد وضع ديون خود و اماناتى
كه به او سپرده شده و مانند آن را در وصيت مشخص كند، به گونهاى كه هيچ امر مبهمى
در حقوق مردم يا حقوق الهى كه بر عهده او است وجود نداشته باشد.
در روايات اسلامى تاكيدهاى فراوانى در زمينه وصيت شده، از جمله در حديثى از
پيامبر اسلام ص مىخوانيم:
ما ينبغى لامرء مسلم ان يبيت ليلة الا و وصيته تحت راسه:
" سزاوار نيست مسلمان شب بخوابد مگر اينكه وصيتنامهاش زير سر او
باشد" [1] البته
جمله زير سر بودن به عنوان تاكيد است، منظور آماده بودن وصيت است.
در روايت ديگرى مىخوانيم:
من مات بغير وصية مات ميتة جاهلية
:" كسى كه بدون وصيت از دنيا برود مرگ او مرگ جاهليت است" [2]
***
2- عدالت در وصيت:
در روايات اسلامى با توجه به بحثى كه در آيات فوق در مورد عدم تعدى در وصيت
گذشت تاكيدهاى فراوانى روى" عدم جور" و" عدم ضرار" در وصيت
ديده مىشود كه از مجموع آن استفاده مىشود همان اندازه كه وصيت كار شايسته و خوبى
است تعدى در آن مذموم و از گناهان كبيره است.