نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 593
گفتگوى با پروردگار بهرهمند مىشدند مؤمنان نيز در آن جهان به آن مفتخر
مىشوند، چه لذتى از اين برتر؟
بعلاوه خدا نظر لطف به آنها مىكند و با آب عفو و رحمتش آنها را مىشويد و پاك
و پاكيزه مىكند چه نعمتى از اين بالاتر؟
بديهى است سخن گفتن خداوند با بندگان، مفهومش اين نيست كه خدا زبان دارد و جسم
است بلكه او با قدرت بىپايانش امواج صوتى را در فضا مىآفريند به گونهاى كه قابل
درك و شنيدن باشد (همانگونه كه در وادى طور با موسى سخن گفت) و يا از طريق الهام و
با زبان دل با بندگان خاصش سخن مىگويد.
به هر حال اين لطف بزرگ پروردگار و اين لذت بىنظير معنوى براى بندگان پاكدلى
است كه زبان حقگو دارند و مردم را به حقائق آشنا مىكنند، بر سر پيمان خود
ايستادهاند و حقطلبى را هرگز فداى منافع مادى نمىكنند.
در اينجا سؤالى پيش مىآيد كه از پارهاى از آيات قرآن استفاده مىشود كه خدا
در قيامت با بعضى از مجرمان و كافران نيز سخن مىگويد، مانند قالَ اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ:" برويد و گم شويد در آتش دوزخ و ديگر با من سخن
مگوييد" (آيه 108- مؤمنون).
اين سخن را خداوند به گنهكارانى مىگويد كه درخواست خلاصى از آتش دوزخ
مىكنند، و مىگويند:" خداوندا ما را از آن خارج كن و اگر بار ديگر باز گشتيم
ستمگريم".
در سوره" جاثيه" آيه 30 و 31 نيز نظير اين گفتگو از سوى خداوند با
مجرمان مشاهده مىشود.
پاسخ اين است كه منظور از سخن گفتن در آيات مورد بحث سخن از روى لطف و احترام
و محبت خاص است، نه سخنى كه به عنوان بىمهرى و تحقير و طرد و مجازات باشد كه اين
خود يكى از دردناكترين كيفرها است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 593