نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 53
موقف وجود ايشان چنين
است كه خداوند از دلش به او نزديكتر است و او بزودى نزد آن خدا مىرود، پس بايد
هوشيار بوده و به آنچه بايد بكند تصميم بگيرد.
[شرحى در
مورد حيات و اقسام آن از نظر قرآن، در ذيل آيه شريفه:(اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ)]
توضيح اينكه،
زندگى گرانبهاترين متاعى است كه يك موجود زنده براى خود سراغ دارد، و چگونه چنين
نباشد و حال آنكه در ما وراى زندگى غير از عدم و بطلان چيز ديگرى نيست، و معلوم
است كه اين ارزش را براى زندگى به خاطر اثر آن قائل است كه عبارت است از شعور و
اراده كه نشاط و سعادت زندگى انسانى به آن است، و براى همين جهت است كه همواره از
جهل و نداشتن حريت اراده و اختيار مىگريزد.
آرى، انسان
هم كه يكى از موجودات زنده است مانند همه موجودات مجهز به سلاحى كه زندگى معنوى او
را كه حقيقت وجود او است تامين كند مىباشد، همانطورى كه تمامى انواع موجودات مسلح
به سلاحى كه حافظ وجود و بقايشان باشد هستند، و سلاح انسانى همين اراده و اختيار
او است كه خيرات و منافع او را از شرور و مضارش مشخص نموده و او را به آن يكى سوق
و از اين يكى زنهار مىدهد.
و از آنجايى
كه اين هدايت الهى كه نوع انسانى را بسوى سعادت و خير و به سوى منافع وجودش دلالت
مىكند هدايتى است تكوينى و از مشخصات نحوه خلقت اوست، و محال است كه نظام آفرينش
در يك مورد دچار خطا و اشتباه شود لا جرم بايد بطور قطع گفت كه انسان سعادت وجود
خود را بطور قطع درك مىكند، و در اين دركش دچار ترديد نمىشود، هم چنان كه ساير
انواع مخلوقات بدون اينكه دچار سهو و اشتباه شوند به جبلت و فطرت خود راهى را كه
منتهى به سعادت و منفعت و خيرشان مىشود مىپيمايند، و اگر در جايى دچار خبط
مىشوند بخاطر تاثير عوامل و اسباب نامناسب ديگرى است كه موجودى را از مسير خيرات
و منافعش منحرف ساخته بسوى ضرر و شرش سوقش مىدهد، مانند جسم ثقيل زمينى كه بحسب
طبع زمينىاش بايد در روى زمين قرار بگيرد، و ليكن فشار نيرويى او را مجبور بدور
شدن از زمين نموده و به رفتن بسمت بالا وادارش مىسازد، و آن جسم تا آنجا كه مجبور
است بر خلاف طبع خود بالا مىرود و وقتى آن فشار تمام شد دوباره بسوى زمين باز
مىگردد، و اين بازگشتن هم اگر فشار ديگرى نباشد بطور طبيعى يعنى بخط مستقيم انجام
مىگيرد، مگر اينكه در بازگشتن هم محكوم به يك نيروى مخالفى باشد كه در آن صورت
بطور منحنى صورت مىگيرد.
و اين معنا
همان معنايى است كه در قرآن كريم روى آن پافشارى نموده و مىفرمايد راه سعادت و
علم و عملى كه منتهى به آن مىشود بر هيچ انسانى پوشيده و مخفى نيست، و هر انسانى
به فطرت خود مىفهمد كه چه معارفى را بايد معتقد باشد و چه كارهايى را بايد بكند،
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 53