نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 507
براى اين باشد كه حق را با آنان ببينند- پس در حقيقت برگشت اين
قيد به اين شد كه: پيروى دسته سوم از دو دسته اول پيروى از حق باشد، نه پيروى
بخاطر علاقهاى كه به ايشان دارند، يا بخاطر علاقه و تعصبى كه به اصل پيروى از
آنان دارند، و همچنين در پيرويشان رعايت مطابقت را بكنند.
اين آن معنايى است كه از اتباع به احسان فهميده مىشود، نه آنكه
ديگران[742]
گفتهاند كه منظور اين است كه ايشان را در كارهاى نيك پيروى كنند و يا اعمال
صالح و كارهاى نيك انجام دهند ، چون اين دو معنا با نكرده و بى الف و لام
بودن احسان آن طور كه بايد نمىسازد، و بفرضى هم كه يكى از اين دو
معنا مراد باشد باز چارهاى نيست جز اينكه آن را مقيد كنيم به اينكه پيرويشان
پيروى از حق باشد، زيرا پر واضح است كه پيروى حق و پيروى در حق مستلزم انجام
كارهاى نيك هست، ولى انجام كارهاى نيك هميشه پيروى حق و يا پيروى در حق نيست.
پس خلاصه بحث اين شد كه: آيه شريفه، مؤمنين از امت اسلام را، به سه
طائفه تقسيم مىكند، يكى سابقون اولون از مهاجرين، و يكى سابقون اولون از انصار، و
طائفه سوم كسانى كه اين دو طائفه را به احسان (به حق) پيروى كنند.
در نتيجه از آنچه گذشت چند مطلب بدست مىآيد: اول اينكه، آيه شريفه
دو طائفه اول را مىستايد به اينكه ايشان در ايمان آوردن به خدا و بر پا كردن
پايههاى دين، سبقت و تقدم داشتهاند، و بطورى كه از سياق آيه استفاده مىشود
مىخواهد اين دو طائفه را بر ديگر مسلمانان با ايمان برترى دهد.
دوم اينكه، كلمه من در جمله(مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ) تبعيضى است، نه
بيانى، چون گفتيم فضيلتشان براى چه بود، و همه آنان اين فضيلت را نداشتند، و نيز
آيه شريفه مىفرمايد خداوند از ايشان و ايشان از خدا راضى شدند، و به شهادت خود
قرآن، همه مهاجرين و انصار اينطور نبودند، بلكه يك عده از ايشان بيمار دل و دهن
بين بودند، و تحت تاثير سمپاشىهاى منافقين قرار مىگرفتند، عدهاى ديگر فاسق
بودند، عدهاى از ايشان كسانى بودند كه رسول خدا 6 از عمل آنان بيزارى جست، و
معنا ندارد كه خدا از كسانى راضى باشد كه خودش آنها را به اين عناوين ياد كرده
است.
[حكم به فضيلت سابقون اولون از مهاجرين و انصار مقيد است به ايمان
و عمل صالح]
سوم اينكه، حكم به فضيلت آن دو طائفه و خوشنودى خدا از ايشان در خود
آيه مقيد شده
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 507