نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 433
مسلمين دارند، اگر
امام مسلمين سهم ايشان را حبس كند و نپردازد گناهش به گردن اوست[1].
و نيز در
همان كتاب از محمد القصرى از ابى عبد اللَّه (ع) روايت كرده كه گفت: من از آن جناب
از صدقه پرسيدم، فرمود: صدقه را آن طور كه خدا فرموده تقسيم كن، ولى از سهم
بدهكاران به آن بدهكارانى نبايد داد كه مهر زنان خود را بدهكارند. و نيز به آن
كسانى كه به نداى جاهليت ندا درمىدهند نبايد داد. پرسيدم نداى جاهليت چيست؟
فرمود: اينكه فرياد بزند آهاى قبيله فلان بريزيد، و با اين ندا مردم را بجان هم
بيندازد. و نيز به كسانى كه نمىفهمند با پول مردم (كه قرض گرفتهاند) چه مىكنند
(يعنى آن را اسراف و بيهوده به مصرف مىرسانند) نبايد داد[2].
و نيز در
همان كتاب از حسن بن محمد روايت آورده كه گفت: حضور امام صادق (ع) عرض كردم: مردى
وصيت كرده كه مالى را به من بدهند و من آن را در سبيل اللَّه خرج كنم،
حال در چه راهى خرج كنم. حضرت فرمود: راه حج. پرسيدم، آخر او وصيت كرده در
سبيل اللَّه به مصرف برسانم. فرمود: در راه حج خرج كن، براى اينكه من از
مصاديق سبيل اللَّه هيچ مصرف را سراغ ندارم كه از حج بالاتر باشد[3].
مؤلف: و در
اين باره (تقسيم صدقات واجب و مستحقين آن)، روايات بيشمارى وارد شده كه ما
نمونهاى از آنها را نقل كرديم.
و در الدر
المنثور در ذيل آيه(وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ
...) آمده كه ابن اسحاق، ابن منذر، و ابن ابى حاتم، از ابن عباس نقل
كردهاند كه گفت: نبتل بن حارث هميشه نزد رسول خدا 6 مىآمد و فرمايشات آن جناب
را مىشنيد و به نزد منافقين مىرفت و آنچه شنيده بود به آنان گزارش مىكرد، و اين
شخص همان كسى است كه به منافقين گفته بود محمد دهنبين و يكسره گوش است، هر كه هر
چه بگويد تصديقش مىكند و خداوند در بارهاش اين آيه را فرستاد:(وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ ...)[4].
و در تفسير
قمى در ذيل اين آيه آمده است كه: سبب نزول اين آيه اين بود كه عبد اللَّه بن نبتل
(يكى از منافقين) همواره نزد رسول خدا 6 مىآمد و فرمايشات آن جناب را مىشنيد و
براى منافقين نقل مىكرد، و به اصطلاح سخن چينى مىكرد، خداوند جبرئيل را