responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 427

( آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ-) ايمان آورد رسول به آنچه كه به وى نازل شد، و مؤمنان نيز [1] و آياتى ديگر.

(أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يُحادِدِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ ...) در مجمع البيان مى‌فرمايد: كلمه محادة به معناى تجاوز با مخالفت است، و اين كلمه و كلمات: مخالفة ، مجانبة و معاداة به يك معنا هستند، و اصل آن منع كردن و خوددارى نمودن است. و معناى ديگر آن شدت غضب است به حدى كه عقل و تدبير آدمى را از بين ببرد. و نيز گفته است: كلمه خزى به معناى خوارى و هر پستى ديگرى است كه آدمى از آن شرم داشته باشد[2].

استفهامى كه در آيه است استفهام تعجبى است، و سياق آيه براى بيان اين جهت است كه خدا و رسولش سزاوارترند به اينكه مردم خوشنود و راضيشان كنند.

خلاصه‌اش اينكه: مردم خوب مى‌دانند كه دشمنى با خدا و رسول و مخالفت و به خشم آوردن خدا و پيغمبرش مايه خلود در آتش است، و وقتى به خشم آوردن خدا و رسولش حرام باشد پس راضى كردن او و همچنين پيغمبرش بر هر كسى كه به خدا و رسولش ايمان داشته باشد واجب خواهد بود.

بحث روايتى‌

در تفسير قمى از ابى الجارود از امام ابى جعفر (ع) روايت كرده كه در تفسير آيه‌(إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ ...) فرموده: اما حسنه، مقصود از آن غنيمت و عافيت است، و اما مصيبت مقصود از آن بلا و گرفتارى است‌[3].

و در الدر المنثور آمده كه ابن ابى حاتم از جابر بن عبد اللَّه نقل كرده كه گفت:

منافقينى كه از رفتن با رسول خدا 6 تخلف كرده و در مدينه باقى ماندند، شروع كردند به انتشار خبرهاى بد و هول‌انگيز در ميان مردم از آن جمله مى‌گفتند: محمد و يارانش آن قدر در اين سفر مصيبت ديدند كه همه هلاك شدند. اين اراجيف تكذيب شد، يعنى به گوش مردم رسيد كه رسول خدا 6 و يارانش همه سلامتند، منافقين خيلى ناراحت‌


[1] سوره فتح آيه 26

[2] مجمع البيان ج 5 ص 43

[3] تفسير قمى ج 1 ص 292

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 427
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست