responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 259

ندارد، آنچه واقعيت دارد اين است كه عادت خدا بر اين جريان يافته كه در هنگام وجود يافتن آن موجودى كه ما آن را به اسم سبب و علت مى‌ناميم موجودى خلق كند كه ما آن را مسبب و معلول مى‌پنداريم، پس آنچه ميان خود موجودات است صرف اتفاق دائمى و يا اغلبى است، نه رابطه عليت و معلوليت. و لازمه انكار عليت و معلوليت در ميان موجودات اين است كه ما اين رابطه را در ميان موجودات و خداوند هم باطل كنيم و حال آنكه اشاعره آن را قبول دارند، توضيح اينكه اگر در ميان موجودات، چنين رابطه‌اى وجود نداشته و نسبت هر موجودى به هر موجود ديگرى يكسان و نسبت واحدى بوده و هيچ اختلافى از نظر تاثير و تاثر در ميان اين نسبت‌ها نيست انسان از كجا به لغت و معناى كلمه: سبب و علت آشنا شده، و از چه راهى مى‌تواند سببيت خداى تعالى را براى همه موجودات اثبات كند؟

علاوه بر اين، انسان همواره از مشاهده حوادثى انتظار حوادث ديگرى را مى‌برد، و از مقدماتى يقين به نتيجه پيدا مى‌كند، و اصولا زندگى خود را بر اساس تعليم و تربيت بنا مى‌كند به طمع اينكه از مقدم داشتن اين اسباب به مسببات آن برسد حالا چه مردمى معترف به وجود صانع و آفريدگار باشند و يا نباشند، در هر حال اگر انسان به ارتكاز فطريش اصل عليت و معلوليت را اذعان نمى‌داشت دست به هيچ يك از اين امور نمى‌زد، و اگر فطرت انسانيت اصل عليت و معلوليت را باطل دانسته و جريان حوادث را بر سبيل اتفاق و تصادف مى‌دانست نظام زندگيش به كلى مختل مى‌شد، زيرا ديگر نمى‌توانست در باره چيزى فكرى كرده و يا عملى انجام دهد، و ديگر راهى براى اثبات سببى كه ما فوق حوادث طبيعى باشد برايش باقى نمى‌ماند.

از اين گذشته، خود قرآن كريم بياناتش همه بر اساس تصديق عليت و معلوليت است هر خوبى و حسنه‌اى را به خدا نسبت داده و هر بدى و گناهى را از او نفى مى‌كند، خدا را به همه اسماء پاكيزه و نيكو اسم مى‌برد، و به همه اوصاف پسنديده وصف مى‌كند و هر شوخى و عبث و لغو و لهو و گزافى را از او نفى مى‌كند، و اگر اصل عليت و معلوليت تمام نبود، هيچ يك از اينها درست نبود، كه توضيح همه اين معانى در بحث‌هاى گذشته گذشت.

[سخن جبرى مذهبان از ماديون و پاسخ بدان‌]

عده‌اى از ماديون مخصوصا آنهايى كه قائل به ماده متحوله هستند، عين همين حرف اشاعره را زده و قائل به جبر شده و اختيار را از افعال انسان انكار كرده‌اند با اين تفاوت كه اشاعره مى‌گويند سبب و علت منحصر به فرد خداى تعالى بوده و غير او علت ديگرى نيست آن گاه از اين نتيجه گرفته‌اند كه در كارهاى آدميان نيز سببى اختيارى وجود ندارد، اما ماديون‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 259
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست