responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 256

[انتساب افعال به اسباب طولى در قرآن كريم‌]

و اعتبار همين نكته موجب شده كه ميان افعال فرق گذاشته و بعضى از آنها را، هم به فاعل نزديك نسبت دهند و هم به فاعل دور، و بعضى ديگر را جز به فاعل مباشر و نزديك نسبت ندهند، آن افعالى كه از قبيل خوردن يعنى لقمه گرفتن و بلعيدن و يا آشاميدن به معناى مكيدن و قورت دادن و يا از قبيل نشستن است، و وقتى شنونده‌اى آن را مى‌شنود خصوصيت مباشرت را از خود كلمه مى‌فهمد چنين فعلى را جز به فاعلى مباشر نسبت نمى‌دهند، و اگر آقايى به نوكرش بگويد: فلان غذا را بخور، و يا فلان شربت را بياشام و يا بنشين روى صندلى. مى‌گويند خادم، خودش خورد و آشاميد و نشست، و عمل را به آقا و آمر نسبت نمى‌دهند و نمى‌گويند آمر، خورد و آشاميد و بر صندلى نشست، ولى تصرف در آن غذا و آب، و استعمال آن صندلى را به او نسبت مى‌دهند و مى‌گويند: فلان آقا (يعنى آمر) تصرف و استعمال كرد و يا فلان پول را داد.

بخلاف كارهايى كه خصوصيت مباشرت و حركات مادى، قائم به فاعل مباشرى در آن معتبر نيست از قبيل كشتن و دستگير كردن و زنده كردن و ميراندن و دادن و احسان و احترام كردن، و مانند آن كه هم بطور مساوى بفاعل مباشر نسبت داده مى‌شود، و هم به فاعل دور، و آمر، بلكه چه بسا در پاره‌اى موارد نسبتش به فاعل بعيد قوى‌تر است تا به فاعل قريب و آن مواردى است كه فاعل بعيد وجودش قوى‌تر و قدرت و احاطه‌اش بيشتر باشد.

اين آن معنايى است كه گفتيم هم بحث عقلى آن را دست مى‌دهد و هم فهم غريزى انسان آن را درك مى‌كند، اينك مى‌گوئيم قرآن كريم نيز اين معنا را تصديق كرده و در آيه‌(قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ وَ يُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ ...) عذاب را كه دست مؤمنين، مباشر آن بوده بخداوند نسبت داده شده و دست مؤمنين به منزله آلت دست معرفى شده است. و مانند آيه شريفه:(وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ ما تَعْمَلُونَ)[1] كه يا مرادش از آنچه عمل مى‌كنيد اعمال مردم است و يا بتهايى است كه از سنگ و يا چوب و يا فلزات مى‌تراشيده‌اند، كه در اين صورت هم باز مقصود تنها مواد سنگ و چوب و فلز نيست بلكه سنگ و چوب و فلزيست كه انسان هم در آن عملى انجام داده و به صورت بتش درآورده است. پس در اين آيه نيز اعمال آدميان مانند خود آنان، مخلوق خدا خوانده شده است.

و قريب به اين مضمون آيه:(وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ)[2] كه نسبت خلقت را به كشتى داده با اينكه كشتى به وسيله عمل انسان كشتى شده.


[1] و خدا شما را و آنچه كه عمل مى‌كنيد آفريده است. سوره صافات آيه 96

[2] سوره زخرف آيه 12

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 256
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست