نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 165
در ميان باشد، گو
اينكه لفظ، لفظ خبر است و ليكن منظور از آن، امر است. و حاصل مراد در آيه اولى اين
است كه بايد يكى از شما مسلمين در برابر ده نفر كفار ايستادگى كند، و در آيه دومى
اين است كه اينك خداوند در تكليف تخفيف داد و از اين پس بايد يكى از شما در برابر
دو نفر از كفار مقاومت كند.
گو اينكه
ممكن است در اين گفتار كه: تخفيف وقتى صحيح است كه قبلا تكليفى در ميان
باشد مناقشه كرد، و ليكن ظهور دو آيه در اينكه دو حكم مختلف مترتب بر زمان
را مىرسانند كه يكى بعد از ديگرى و يكى خفيفتر از ديگرى است جاى ترديد نيست.
چهارم اينكه
از ظاهر تعليل آيه اولى به فقه و آيه دومى به صبر با در نظر داشتن اينكه مؤمنين
مجاهد در هر دو آيه مقيد به صبر شدهاند استفاده مىشود كه صبر، يك نفر را در قوت
روح برابر دو نفر مثل خود مىسازد و فقه يك نفر برابر پنج نفر مثل خود، و اگر كسى
هم فقه داشت و هم صبر قهرا او به تنهايى برابر ده نفر مثل خود مىشود، و البته هيچ
وقت صبر بدون فقه تحقق پيدا نمىكند به خلاف فقه كه ممكن است بدون صبر يافت شود.
پنجم اينكه
به هر حال در قتال صبر واجب است.
بحث
روايتى
در تفسير
بيضاوى در ذيل آيه(الَّذِينَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ
عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ) گفته است: منظور يهوديان بنى قريظه است كه
رسول خدا 6 با ايشان معاهده بست به اينكه دشمنانش را كمك نكنند، و آنان اين
معاهده را نقض كرده و مشركين را با دادن اسلحه كمك كردند، و وقتى به ايشان اعتراض
شد گفتند: ما اين معاهده را فراموش كرده بوديم. و آن گاه چيزى نگذشت كه باز در جنگ
خندق مشركين را يارى كردند و كعب بن اشرف از ميان بنى قريظه به مكه رفت و با
مشركين معاهده بست[1].
مؤلف: اين
روايت از ابن عباس و مجاهد نقل شده و از سعيد بن جبير نيز روايت شده كه گفته است:
اين آيه در باره شش طائفه از يهود نازل شده كه يكى از آنان طايفه ابن تابوت است. و
روشن شدن نقض عهدى كه آيه شريفه به آن اشاره مىكند محتاج به اين است كه در وقايع
و حوادثى كه بعد از هجرت به مدينه در مدت هفت سال ميان آن حضرت و يهوديان جريان