نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 136
و در تهذيب به سند
خود از على بن مهزيار روايت كرده كه گفت: على بن راشد برايم گفت كه خدمت امام (ع)
عرض كردم: شما مرا امر فرمودى كه به امرت قيام نموده و حقت را بگيرم، و من اين
معنا را نزد ارادتمندانت اعلام كردم، بعضى از ايشان به من گفتند كه حق امام چيست؟
من نفهميدم كه جواب چه بگويم. حضرت فرمود: خمس برايشان واجب است.
پرسيدم در چه
چيز؟ فرمود: در متاع و باغاتشان. پرسيدم: آيا تاجر و صنعتگر هم بايد بدهد؟
فرمود: البته
وقتى كه مخارج خود را تحصيل كردند و توانستند خمس بدهند بايد بدهند[1].
و نيز تهذيب
به سند خود از زكريا بن مالك جعفى از امام صادق (ع) روايت كرده كه شخصى از آن حضرت
از معناى آيه(وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ
لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ
الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ) سؤال كرد، حضرت فرمود: خمس خداى عز و
جل و خمس رسول و خمس ذى القربى كه به ملاك خويشاوندى رسول خدا 6 مىبردند همه
براى امام است. و اما يتيمان و مسكينان و درماندگان در سفر از ذى القربى سهم هيچ
يك ايشان به غير ايشان داده نمىشود[2].
و نيز تهذيب
به سند خود از احمد بن محمد بن ابى نصر از ابى عبد اللَّه (ع) روايت كرده كه
ابراهيم بن ابى البلاد به آن حضرت عرض كرد: آيا زكات بر تو واجب مىشود؟
(گويا منظورش
اين بوده كه آيا درآمد شما به حد زكات مىرسد) فرمود: نه، و ليكن زياد مىآيد و
همين طور مىدهيم، و نيز از قول خداى عز و جل كه فرموده:(وَ اعْلَمُوا
أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ
لِذِي الْقُرْبى) پرسش كرد و شخصى عرض كرد سهم خدا را به چه كسى بايد داد؟
فرمود: به رسول خدا 6، و سهم رسول خدا 6 را هم به امام بايد داد. عرض شد: اگر
يكى از اصناف مصرف خمس از ساير اصناف بيشتر و صنف ديگرى كمتر شد چه بايد كرد؟
فرمود: اختيار و تشخيص تكليف در اين موارد با امام است.
شخصى پرسيد:
آيا مىدانيد رسول خدا 6 در اين گونه موارد چه مىكرده؟
فرمود: به هر
صنفى هر مقدارى را كه مصلحت مىديد مىداد و امام هم اين چنين مىكند[3].
مؤلف: اخبارى
كه از ائمه اهل بيت (ع) رسيده متواتر است در اينكه خمس مختص به خدا و رسول و امام
از اهل بيت و يتيمان و مسكينان و ابن سبيل سادات