responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 13

پس مى‌توان گفت تفسيرى كه بعضى كرده و درجات آيه را به درجات بهشت معنا كرده‌اند تفسير صحيحى نيست، و متعينا بايد همان معناى سابق ما را كرده و گفت: منظور از آن درجات قرب به مقام پروردگار است، گو اينكه اين درجات ملازم با درجات بهشت هم هست.

(كَما أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِنْ بَيْتِكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكارِهُونَ ...) ظاهر سياق چنين مى‌رساند كه جمله‌(كَما أَخْرَجَكَ) متعلق به مدلول جمله‌(قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ) است و تقديرش چنين مى‌باشد: خداوند حكم كرده به اينكه انفال براى او و رسولش باشد، و اين حكم به حق است، هر چند بعضى از مؤمنين كراهت داشته باشند، هم چنان كه خدا تو را از خانه‌ات به حق بيرون كرد با اينكه طايفه‌اى از ايشان كراهت داشتند، پس همه اينها حق و بر طبق مصلحت دين و دنياى ايشان بوده، و ايشان از آن مصالح غفلت داشته‌اند.

بعضى از مفسرين گفته‌اند: جمله مذكور متعلق به جمله‌(يُجادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ) است.

بعضى ديگر گفته‌اند: عامل در اين جمله معناى حق است و تقدير آن چنين است اين ذكر از حق است، همانطور كه پروردگارت تو را به حق از خانه‌ات خارج كرد و ليكن اين دو معنا بطورى كه ملاحظه مى‌كنيد از سياق آيه بدور است.

[معناى حق و جدال ]

و اما كلمه حق - منظور از اين كلمه مقابل باطل است، و آن عبارت است از امر ثابتى كه آثار واقعى مطلوبش بر آن مترتب بشود، و بحق بودن فعل خدا (بيرون كردن) به اين معنا است كه بحسب واقع متعين و واجب، همين فعل باشد. بعضى گفته‌اند: منظور از آن وحى است. بعضى ديگر گفته‌اند: منظور از آن جهاد است، و ليكن اينها معناهاى بعيدى است.

و اما جدل اصل در معناى جدل تافتن است، مثلا مى‌گويند: زمام جديل يعنى لگامى كه بشدت تابيده شده، و اگر جدال را هم جدال مى‌گويند- بطورى كه در مجمع البيان گفته- به اين اعتبار است كه نزاع در آن از ناحيه پيچيدن از مذهبى به مذهبى ديگر برخاسته مى‌شود.[1] و معناى دو آيه مورد بحث اين است كه: خداى تعالى با اينكه مردم ميل نداشتند مع ذلك در امر انفال حكم بحق كرد، هم چنان كه تو را در مدينه از خانه‌ات بيرون كرد، بيرون كردنى كه توأم با حق بود، و طايفه‌اى از مؤمنين از آن كراهت داشتند، و با تو در امر حق نزاع مى‌كردند، و اين نزاعشان بعد از آن بود كه حق بطور اجمال براى ايشان روشن شده بود، و ايشان‌


[1] مجمع البيان ج 4 ص 520 ط تهران

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 13
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست