responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 127

(الَّذِينَ كَفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُمْ لا يُعْجِزُونَ )[1].

و نيز معلوم است كه قيود سه‌گانه (بَطَراً وَ رِئاءَ النَّاسِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ‌) را در كلام اخذ كردن باعث مى‌شود كه نهى به همانها تعلق بگيرد، و تقدير چنين شود: شما (مانند كفار) با خودنمايى و خودآرايى به تجملات دنيوى بسوى جنگ با دشمنان دين از ديار خود بيرون نشويد، و مردم را با گفتار و كردار ناپسند خود به ترك تقوا و فرو رفتن در گناهان و خروج از اطاعت اوامر و دستورات او دعوت مكنيد، و بدين وسيله سد راه خدا مباشيد، كه اگر چنين كنيد زحماتتان بى اثر گشته و نور ايمان در دلهايتان خاموش مى‌گردد و آثار ايمان از اجتماع شما رخت برمى‌بندد، پس اگر بخواهيد زحماتتان ثمربخش باشد و در نتيجه شما را به مقصد و غرض برساند جز صراط مستقيمى كه دين قويم آن را برايتان فراهم نموده و ملت فطرى هموارش كرده راه ديگرى نداريد و خداوند مردم فاسق را بسوى ايده‌هاى فاسدشان راهنمايى نمى‌كند.

پس رويهمرفته اين سه آيه مشتمل بر شش امر است كه خداوند رعايت آن را در جنگهاى اسلامى در هنگامى كه مسلمين با لشكر دشمن برمى‌خورند واجب كرده: 1- ثبات، 2- بسيار خدا را ذكر كردن، 3- خدا و رسول را اطاعت نمودن، 4- نزاع نكردن، 5- اينكه با غرور و شادمانى و خودنمايى بسوى جنگ بيرون نشوند، 6- از راه خدا جلوگيرى نكنند.

و مجموع اين امور شش‌گانه دستور جنگى جامعى است كه هيچ دستور مهم جنگى از آن بيرون نيست، و اگر انسان در جزئيات وقايع تاريخى جنگهاى اسلامى كه در زمان رسول خدا 6 اتفاق افتاده از قبيل جنگ بدر، احد، خندق و حنين و غير آن دقت كامل به عمل آورد اين معنا برايش روشن مى‌گردد كه سر غلبه مسلمين در آنجا كه غالب شدند رعايت مواد اين دستورات بوده، و رمز شكست خوردنشان هر جا كه شكست خوردند رعايت نكردن و سهل‌انگارى در آنها بوده است.

[توضيح در مورد زينت دادن شيطان، اعمال مشركين را و تحريك آنها به جنگ با مسلمين و سپس تنها گذاشتن آنان را]

(وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ ...) زينت دادن شيطان عمل آدمى را به اين است كه بوسيله تهييج عواطف درونى مربوط به آن عمل، در دل آدمى القاء مى‌كند كه عمل بسيار خوبى است، و در نتيجه انسان از عمل خود لذت مى‌برد و قلبا آن را دوست مى‌دارد، و آن قدر قلب متوجه آن مى‌شود كه ديگر فرصتى برايش نمى‌ماند تا در عواقب وخيم و آثار سوء و شوم آن تعقلى كند.


[1] سوره انفال آيه 59

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 127
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست