responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 434

كه در بين راه در باره مقصد خود متحير مى‌شود غوى است و كسى كه با حفظ مقصد از راه منحرف مى‌شود ضال است، و تعبير اولى نسبت به خبرى كه در آيه است مناسب‌تر است، براى اينكه بلعم بعد از انسلاخ از آيات خدا و بعد از اينكه شيطان كنترل او را در دست گرفت راه رشد را گم كرد و متحير شد، و نتوانست خود را از ورطه هلاكت رهايى دهد، و چه بسا هر دو كلمه يعنى غوايت و ضلالت در يك معنا استعمال شود، و آن خروج از طريق منتهى به مقصد است.

مفسرين در تعيين صاحب اين داستان اقوال مختلفى دارند و- ان شاء اللَّه- همه آنها و يا بعضى از آنها در بحث روايتى آينده نقل مى‌شود، و آيه شريفه هم بطورى كه ملاحظه مى‌فرماييد اسم او را مبهم گذاشته و تنها به ذكر اجمالى از داستان او اكتفاء كرده است، و ليكن در عين حال ظهور در اين دارد كه اين داستان از وقايعى است كه واقع شده، نه اينكه صرف مثال بوده باشد.

و معناى آيه چنين است:(وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ) بخوان بر ايشان، يعنى بر بنى اسرائيل و يا همه مردم، خبر از امر مهمى را و آن نبا داستان مردى است كه‌(الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا) ما آيات خود را برايش آورديم، يعنى در باطنش از علائم و آثار بزرگ الهى پرده برداشتيم، و بهمين جهت حقيقت امر برايش روشن شد(فَانْسَلَخَ مِنْها) پس بعد از ملازمت راه حق آن را ترك گفت.

(فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ) شيطان هم دنبالش را گرفت و او نتوانست خود را از هلاكت نجات دهد.

(وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ ...) اخلاد به معناى ملازمت دائمى است، و اخلاد بسوى ارض، چسبيدن به زمين است، و اين تعبير كنايه است از ميل به تمتع از لذات دنيوى و ملازمت آن.

كلمه لهث وقتى در سگ استعمال مى‌شود به معناى بيرون آوردن و حركت دادن زبان از عطش است.

[مشيت الهى بر هدايت نكردن مردم ظالم و دلبستگان به زندگى خاكى قرار گرفته است‌]

پس اينكه فرمود:(وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها) معنايش اين مى‌شود كه اگر ما مى‌خواستيم او را بوسيله همين آيات به درگاه خود نزديك مى‌كرديم (آرى در نزديكى به خدا ارتفاع از حضيض و پستى اين دنيا است هم چنان كه دنيا بخاطر اينكه انسان را از خدا و آيات او منصرف و غافل ساخته و به خود مشغول مى‌سازد اسفل سافلين است) و بلند شدن و تكامل انسان بوسيله آيات مذكور كه خود اسباب ظاهرى الهى است باعث هدايت آدمى است، و ليكن سعادت را براى آدمى حتمى نمى‌سازد زيرا تماميت تاثيرش منوط به مشيت خدا است و خداوند سبحان‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 434
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست