نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 429
و نيز در الدر
المنثور است كه ابن سعد و احمد از عبد الرحمن بن قتاده سلمى كه از اصحاب رسول خدا
6 بوده روايت كردهاند كه گفت: از رسول خدا 6 شنيدم كه مىفرمود: خداى تبارك و
تعالى آدم را خلق كرد و سپس خلائق را از پشتش بيرون آورد و فرمود: اين عده در
بهشت، و پروايى ندارم و اين عده در جهنم، و پروايى ندارم، مردى پرسيد: يا رسول
اللَّه ما بر چه پايه و اساس عمل كنيم؟ حضرت فرمود: بر طبق مقدر زمان[1].
مؤلف: كلامى
كه در ذيل اين روايت است نظير كلامى است كه در ذيل روايت ابى امامه است كه قبلا
نقل شد، و معلوم مىشود سائل از جمله اين عده در بهشت، و پروايى ندارم و اين
عده در جهنم، و پروايى ندارم جبر و بىاختيارى انسان را فهميده بوده، و لذا
رسول خدا 6 در جواب سؤالش فرمود: اين تقدير خداى تعالى است، و اعمال ما در عين
اينكه عمل ما و منسوب به ما است در عين حال همه بر وفق قدر انجام يافته و قدر هم
با آنها منطبق است، زيرا خداى تعالى آنچه را كه مقدر كرده همه را مقدر كرده كه به
اختيار ما صورت گيرد، پس ما بر وفق قدر آنچه را كه مىكنيم به اختيار خود مىكنيم
و در انجام و يا ترك اعمالمان مجبور نيستيم، و در عين حال با اعمال ما مقدر خداى
تعالى هم واقع مىشود، اين است معناى كلام آن حضرت، نه اينكه خداى تعالى با تقديرش
اختيار را از ما سلب كرده و اراده ما را از كار انداخته باشد، و روايات به اين
معنى بسيار است.
و در كافى از
على بن ابراهيم از پدرش از ابن ابى عمير از ابن اذينة از زراره از ابى جعفر (ع)
روايت كرده كه گفت: من از آن حضرت از معناى جمله حنفاء غير مشركين
سؤال كردم، فرمود: حنفيت از فطرتى است كه خداوند بشر را بر آن فطرت
سرشته است، و در خلقت خدا تبديل نيست، و سپس فرمود: خداوند بشر را بر فطرت معرفت
خود سرشته است.
فرمود:
خداوند از پشت آدم ذريهاش را تا روز قيامت بيرون آورد، و ايشان مانند ذرهها
بيرون آمدند و خداوند خود را به ايشان شناسانيد و نشان داد، و اگر اين نبود احدى
پروردگار خود را