نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 136
آن يك رابطه حقيقى و
واقعى برقرار است، و صرف احكام وضعى و قراردادى نيست. و اگر در لسان شارع از آن
آثار به لسان احكام وضعى و قراردادى و به نظائر تعبيراتى كه ما از تبعات احكام
وضعى موجود در ظرف اجتماعمان مىكنيم، تعبير كرده به منظور تعميم نظام تشريع بوده،
نه از اين جهت كه تبعات و آثار مذكور مانند مجازاتها و پاداشهاى قراردادى
نظامهاى دنيوى، صرف اعتبار و خالى از حقيقت و واقعيت است.
[اختصاص
حسنات به ذوات طيبه و اختصاص سيئات به ذوات خبيثه از جهت روابط تكوينى و خارجى است
و معناى آن استغناء از خداى سبحان در ابراز اثر نيست]
اين معنا كه
معلوم شد و بدست آمد كه اختصاص حسنات به ذوات طيبه و سيئات به ذوات خبيثه و همچنين
اختصاص بهشت به حسنات و دوزخ به سيئات از جهت روابط تكوينى و خارجى است، كه بين
ذوات اشياء و آثار ذاتى آنها است، و ذاتيات را نمىتوان مورد سؤال قرار داد، اينك
بخواننده محترم تذكر داده تاكيد هم مىكنيم كه مبادا از مطالب گذشته ما غفلت
ورزيده و خيال كند معناى اختصاص هر اثرى به ذات هم سنخ و متناسبش اين است كه آن
ذات در ابراز آن اثر، مستقل به ذات و مستغنى از خداى سبحان است، چون بطلان اين
معنا را ما از بيانات خود قرآن اثبات نموديم، و اين همان معنايى است كه آيه شريفه(وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِي خَبُثَ لا
يَخْرُجُ إِلَّا نَكِداً)[1] به آن اشاره
مىكند، و براى اين معنا كه هر ذاتى داراى اقتضايى است مثل آورده است. و اگر
مىبينيد كه اقتضاى مزبور را مقيد به قيد باذن ربه كرده، براى دفع اين
توهم است كه، لزوم ذاتى به معناى استقلال و استغناء از خداى سبحان است، هم چنان كه
از رسول خدا 6 هم روايت شده كه در اين باره فرمودهاند: قلم بر سعادت كسى
كه ايمان آورده و تقوا پيشه ساخته خشكيده است [2].
يعنى چنين تقدير شده است.
[1] سرزمين پاكيزه گياه و اشجارش به اذن پروردگارش مىرويد، و
اما آن سرزمينى كه شورهزار و ناپاك است گياهش به سختى در مىآيد. سوره اعراف آيه
58