responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 517

[نهى از نزديك شدن به فواحش و قتل بنا حق نفس محترمه‌]

(وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ) كلمه فواحش جمع فاحشه است كه به معناى كار بسيار زشت و شنيع است، و خداى تعالى در كلام خود زنا و لواط و نسبت زنا به مردان و زنان پاكدامن را از مصاديق فاحشه شمرده، و از ظاهر كلام برمى‌آيد كه مراد از فاحشه ظاهرى گناه علنى و مقصود از فاحشه باطنى گناه سرى و روابط نامشروع برقرار كردن در پنهانى است.

از اينگونه امور از اين جهت نهى فرموده كه اگر مباح مى‌بود و تحريم نمى‌شد شناعت و زشتيش از ميان مى‌رفت و شايع مى‌گرديد، براى اينكه اينگونه امور از بزرگترين موارد علاقه نفس است و نفس از محروميت در باره آنها طبعا سخت ناراحت مى‌باشد و طبيعت بشر طورى است كه اگر به خود واگذار شود به سرعت فحشا را در بين افراد خود شيوع مى‌دهد، و شيوع فحشاء باعث انقطاع نسل و فساد جامعه خانواده است، و با فساد خانواده‌ها جامعه كبير انسانى از بين مى‌رود، و ما به زودى در محل مناسبى بحث مفصلى در اين باره خواهيم نمود- ان شاء اللَّه تعالى-.

و همچنين قتل نفس و ساير انواع فحشا امنيت عمومى را سلب نموده و با از ميان رفتن امنيت، بناى جامعه انسانى فرو ريخته، اركان آن سست مى‌گردد.

(وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ...) در اينجا دو احتمال هست: يكى اينكه معناى‌(حَرَّمَ اللَّهُ)، حرام كرده است خداوند كشتنش را باشد، ديگر اين كه معنايش محترم كرده است آن را به احترام قانونى و بدين وسيله او را و يا حقى از حقوق او را از ضايع شدن حفظ كرده باشد. بعضى از مفسرين در تفسير اين آيه گفته‌اند: اگر مى‌بينيد خداى تعالى تنها قتل را با آنكه آنهم جزء فحشا مى‌باشد اسم برد براى اين است كه اهميت آن را رسانيده باشد، هم چنان كه فرزندكشى را هم به همين عنايت اسم برد، چون عرب خيال مى‌كرد خوف از فقر، ريختن خون فرزندان را مباح مى‌كند، و همچنين حفظ آبرو مجوز اين عمل شنيع است، و نيز خيال مى‌كردند پدر بودن خود يكى از اسباب تملك است.

و اينكه فرمود:(إِلَّا بِالْحَقِّ) مقصود استثناى قتل بعضى از نفوسى است كه در اثر پاره‌اى از گناهان احترامى را كه خداوند براى مسلمانان و يا كفار همپيمان با مسلمين جعل كرده، از خود سلب نموده‌اند، مانند قتل به قصاص و حد شرعى.

(ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ)- بعد از آنكه تحريم امور نامبرده را بيان نمود در آخر آن را با اين كلام تاكيد نمود، و اما اينكه چرا نهى از امور پنجگانه را با جمله‌( لَعَلَّكُمْ‌)

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 517
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست