نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 529
غافل شدند، و اين جهل و غفلت باعث شد كه آن نفوس
طيبه و طاهره را هم مانند نفوس شرير مردم پست و فرومايه بدانند كه از شرف انسانيت
جز اسم بهره و بويى ندارند، نفوسى كه يك روز بر سر آز و شهوت، عرض و مال خود را
مىبازند و روزى خود را بر سر اينكار از دست مىدهند[1]-
سبحان اللَّه- همين مردم فرومايه هم با همه پستى و نادانىشان هيچ وقت راضى
نمىشوند نسبتهايى كه اين عالمنماها به خدا و انبيا مىدهند به خداى خود و
پيغمبران خود بدهند، و هرگز حاضر نيستند زمام امور دنيايشان را بلكه زمام امور
خانه و اهل و عيالشان را به دست كسانى بسپارند كه اين عالمنماها آنها را انبياء
ميخوانند، چطور راضى خواهند شد كه خداى عليم و حكيم آنها و انبيايشان چنين خدا و
چنين انبيايى باشند.
خود مردم
عامى و بلكه فرومايهگان آنها هم مىدانند كه خداوند اگر انبيايى مبعوث نموده براى
اين بوده كه فردا مردم عذرى نداشته باشند. و مىدانند كه انبياء از هر لغزش و
گناهى معصومند و اگر معصوم نباشند و جايز باشد كه پيغمبرى كافر و يا فاسق و فاجر
شود و يا مردم را به شرك و وثنيت دعوت كند آن گاه پاى خود را كنار كشيده و تقصير
را به گردن شيطان گذارد، غرض از بعثت حاصل نمىشود، چون در چنين صورتى از مردم هيچ
توقعى نمىتوان داشت و خداوند هيچ حجتى بر مردم نخواهد داشت.
[خرافات و
مجعولات اهل كتاب بخصوص يهود، از طريق عالم نمايان مسلمان در بين مسلمين نشر يافته
است]
آرى، مردم
عوام اين معنا را درك مىكنند ولى اين گمراهان عالمنما كه علم خود را سرمايه و
سلاح براى اضلال مردم قرار دادهاند از درك آن عاجز ماندهاند، و وقتى اين مطالب
را مىشنوند و بحث از عصمت انبياء و موهبتها و مواقف روحى آنان به ميان مىآيد آن
را شرك و غلو در باره بندگان خدا دانسته و به امثال آيه (قُلْ
إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ)- بگو بدرستى من نيز بشرى مانند شمايم
تمسك مىجويند، تقصير هم ندارند، براى اينكه پروردگارى را كه اينها تصور كردهاند
بمراتب پائينتر از انبيا و صفاتى را كه براى ذات و افعال خدا قائلند بمراتب
پائينتر از صفات و مقامات انبياء (ع) است.
و اينها همه
مصائبى است كه اسلام و مسلمين از دست اهل كتاب مخصوصا يهود ديده و خرافاتى است كه
به دست اينها جعل و در بين روايات ما گنجانيده شده و در نتيجه عدهاى هم به آن
معتقد شدهاند، از آن جمله معتقد شدند كه خداى سبحان- كه قرآن كريم با جمله (لَيْسَ
كَمِثْلِهِ شَيْءٌ)- هيچ چيز شبيه او نيست توصيف نموده،- العياذ
باللَّه- مانند يكى از
[1] رجوع شود برواياتى كه عامه در باره حضرت داود، سليمان،
ابراهيم و لوط روايت كردهاند تا صدق گفتار ما روشن گردد.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 529