نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 239
معنايى هستند كه در سلوك طريق محقق مىشوند، و در
غير آن معنا ندارند، كسى كه همواره مراقب است از وسط جاده حركت كند به نقطهاى كه
جاده به آن منتهى مىشود مىرسد، و آن نقطه همان غايت مطلوبى است كه هر انسان
سالكى غرضش رسيدن به آن است، چنين كسى را مىگويند هدايت شده و بر عكس اگر در اين
باره سهلانگارى كند، و از وسط جاده به اين طرف و آن طرف متمايل شود بتدريج گمراه
شده و نتيجه مطلوب از او فوت مىشود، چنين كسى را مىگويند گمراه شده.
[معناى
هدايت و ضلالت و اشاره به اينكه همه راهها به خدا منتهى مىشود]
پس در حقيقت
آيه شريفه براى انسان راهى و هدفى فرض كرده كه هر كس بسوى آن هدف حركت مىكند، و
چنين فرض كرده كه بعضى كمال مراقبت را در گم نشدن و راه را از دست ندادن بكار برده
و به هدف مىرسند، و بعضى ديگر از راه منحرف شده و گمراه مىگردند، و بدون ترديد
بنظر چنين مىآيد كه آن هدفى را كه قرآن منظور نظر همه مىداند جز سعادت زندگى و
سرانجام نيك چيزى نيست، و ليكن قرآن با اين حال ناطق است به اينكه بشر چه
سعادتمندش و چه گمراهش به سوى خدا مىرود.
از اينجا
معلوم مىشود كه قرآن مقدس، آدميان را به گم شده خود يعنى ثوابى كه به حكم فطرت در
جستجوى آن است يا همان سعادت و سرانجام نيكى كه گفته شد، راهنمايى مىكند، و
مىفرمايد: گمشده شما نزد خداى سبحان است. هر كس به درگاهش هدايت شود گمشدهاش را
پيدا كرده، و هر كس گمراه شود از آن محروم شده است.
لازمه اين
مطلب اين است كه بگوييم: همه راههايى كه سلوك مىشود چه راههاى هدايت و چه
بيراههها همه و همه به سوى خدا منتهى مىشوند. چون غايت و نتيجه مقصود نزد اوست،
چيزى كه هست اين راهها مختلفاند، يكى آدمى را به مطلوبش و به رستگارى و فلاحش
رسانيده و ديگرى زيانكارش مىسازد، و همچنين در نزديكى و دورى از خدا. كما اينكه
مىفرمايد:(يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ
كَدْحاً فَمُلاقِيهِ)[1] و نيز
مىفرمايد: