responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 230

منسوب به اوست، بلكه اوصافشان هم از نظر اينكه اوصافند و بس (نه از جهت اينكه موضوع اينگونه احكام غلط شده‌اند) مخلوق و منسوب به خدايند، الا اينكه اين اوصاف چون داراى دو جهت هستند از يك جهت منسوب به خدا و از جهت ديگر موضوع احكام جاهليتند، از اين رو بايد مراد از نفى اين چهار صنف نفى همين صفات باشد نه ذوات، بنا بر اين برگشت نفى تشريع بحيره و آن ديگران به نفى مشروعيت احكامى است كه به آنها نسبت داده مى‌شده، و در بين مردم آن عصر معروف بوده. و اين اصناف چهارگانه از انعام گر چه در معناى اسمائشان اختلاف شده است و نتيجتا تشخيص احكام هر كدام هم همانطورى كه خواهيد ديد مختلف شده است، ليكن چيزى كه مسلم است اين است كه نظر واضع آنها در احكامى كه براى انعام چهارگانه جعل نموده يك نحوه احترامى است براى آنها، يا واضع خواسته است رعايت حال آنها را كرده تا حدى آنها را آزادى دهد. سه صنف از اين چهار صنف يعنى بحيره ، سائبه و حامى از جنس شتر و يك صنف آن يعنى وصيله از جنس گوسفند است.

[معناى بحيره ، سائبه ، وصيله و حامى ، چهار قسم حيواناتى كه در جاهليت احكام خاصى داشتند]

اما بحيره : در مجمع البيان از زجاج نقل كرده كه او گفته است بحيره ماده شترى بوده كه پنج شكم زائيده باشد، و شكم پنجم آن نر باشد. و چون رسم چنين بوده كه گوشهاى اين بچه شتر را پاره كرده و شكاف فراخى به آن مى‌دادند از اين جهت آن را بحيره مى‌ناميده‌اند.

و نيز رسمشان اين بوده كه بر پشت آن سوار نمى‌شدند، و آن را نمى‌كشتند، و از باب احترام از هيچ آب و علفى منعش نمى‌نمودند و پيادگان هر چه هم خسته مى‌شدند بر پشت آن سوار نمى‌شدند.

از ابن عباس نقل شده كه گفته است: رسم عرب اين بود اگر ماده شترى پنج شكم مى‌زاييد، شكم پنجمش اگر نر بود آن را مى‌كشتند و همگى از مرد و زن از گوشتش مى‌خوردند، و اما اگر ماده بود گوشش را مى‌شكافتند و اين همان بحيره است، و اگر هم آن را مى‌كشتند مو و كرك آن را از پوستش نمى‌كندند، و در هنگام كشتن هم اسم خداى را بر آن نمى‌بردند، و بار بر پشتش نمى‌بستند، چشيدن شير آن را و همچنين ساير انتفاعات آن را بر زنان حرام شمرده و همه انتفاعات از زنده آن را مخصوص مردان مى‌دانستند ولى خوردن گوشت آن را براى هر دو طايفه تجويز مى‌كردند: و نيز از محمد بن اسحاق نقل شده كه گفته: بحيره ماده شترى است كه از سائبه تولد يافته باشد.

اما سائبه : در مجمع البيان‌[1] از زجاج و علقمه نقل مى‌كند كه سائبة عبارت از


[1] مجمع البيان ج 4 ص 252.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 230
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست