نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 117
حق است تشخيص داده و به اين وسيله مقتضى را فراهم
آورد و چون وجود مقتضى به تنهايى براى آمادگى به عمل بر طبق آن كافى نيست و احتياج
به رفع موانع دارد از اين رو لازم است موانعى را كه در نفس آدمى است و نمىگذارد
انسان بر طبق علم خود عمل كند كه همان استكبار از حق، يا عصبيت بر باطل و امثال
آنها است، از نفس خويش زايل سازد تا بتواند سعادت مطلوب را بدست آورد، و وقتى ما
از طرفى آن علم نافع را كسب كرديم و از طرفى ديگر با از بين بردن تكبر، انصاف در
برابر حق را بدست آورديم، آن وقت است كه مىتوان گفت ما براى خضوع در برابر حق
آمادگى داريم، البته بشرطى كه محيط هم اجازه بدهد، چون در اعمال آدمى مساعدت محيط
هم دخالت عظيمى دارد، زيرا وقتى عملى در بين مردم متداول شد و از كودكى با آن عمل
بار آمدند و بر آن عادت نموده خلف از سلف آن را ارث بردند چنين مردمى نمىتوانند
در باره خوبى و بدى آن عمل به آسانى بررسى نمايند، و يا اگر زشت است از آن دست
بردارند، و چون عادت به آن دارند، احتمال بدى و زشتى در باره آن نمىدهند.
و همچنين اگر
به عمل نيكى عادت داشته باشند آن را هم نمىتوانند به آسانى ترك كنند، و اين جمله
معروف است كه مىگويند: عادت طبيعت دوم است ، از همين جهت، فعلى كه
مخالف با عادت باشد براى بار اول بسيار دشوار، و بنظر غير ممكن مىرسد، و لذا وقتى
براى اولين بار آن را انجام دهد با كمال تعجب بخود مىگويد عملى كه تا كنون بنظر
ما محال بود معلوم شد كه محال نبوده، و اگر همين عمل تكرار شود در هر دفعه به
سهولتش افزوده و به همان مقدار از دشواريش كاسته مىشود.
بنا بر اين
اگر انسان در درجه اول تشخيص دهد كه فلان عمل صالح است، و در درجه دوم غرضهاى
آلوده و نفسانى از قبيل لجاج و عناد را هم با از بين بردن ريشه آن كه تكبر و نرفتن
زير بار حق است از بين ببرد و در درجه سوم هم چشمش به كسانى بيفتد كه دارند آن عمل
صالح را انجام مىدهند، او هم بدون درنگ آن عمل را انجام خواهد داد، تا چه رسد به
اينكه ببيند همه افراد جامعه آن را انجام مىدهند، كه در اين صورت در انجام آن
بيشتر تشويق و كمك شده است، و بهتر به امكان آن پى برده و بدون واهمه دست به انجام
آن مىزند.
از اين بيان
بدست آمد كه جامعه وقتى براى قبول حق آماده مىشود كه اولا رجال دانشمندى در آن
باشند كه خود به حق آگاهى يافته و آن را به ديگران تعليم دهند، و ثانيا مردانى در
آن جامعه باشند كه به حق عمل كنند، تا در نتيجه افراد آن جامعه خوبى عمل به حق و
امكان آن را به چشم ببينند، و ثالثا عموم افراد آن، عادت به خضوع در برابر حق را
داشته باشند، و طورى نباشد كه با اينكه حق بر ايشان واضح و منكشف شده مع ذلك در
اثر تكبر زير بار نروند،
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 117