responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 113

و ما در سوره آل عمران (جلد سوم ترجمه اين كتاب) در آنجايى كه قصص مسيح (ع) را بيان مى‌كرديم گفتيم كه اين حرف از جمله حرفها و معتقداتى است كه هم اكنون در بين بت‌پرستان هندوچين موجود و رائج است، و همچنين مصريان قديم داراى اين عقيده بوده‌اند، و در باره اينكه چگونه اين عقيده در بين اهل كتاب راه يافته با اينكه كتب آسمانى اولين كلمه‌اش توحيد است، گفتيم كه اين حرف به وسيله مبلغين دنيا طلب اهل كتاب در بين آنان راه يافته، اين دو كيش كه اسما دين توحيد و منسوب به حضرت موسى و مسيح (ع) هستند، بحسب مسمى و واقع دو شعبه از آئين و ثنيت و بت‌پرستى مى‌باشند.

(لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ عَلى‌ لِسانِ داوُدَ وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ...) اين دو آيه، رسول اللَّه 6 را خبر مى‌دهند به اينكه آنان كه از اهل كتاب كفر ورزيدند، به زبان انبياى خود لعنت شدند، در عين حال تعريض به همانها هم هست كه اين لعنت بى جهت نبوده بلكه در اثر نافرمانى و تجاوزشان بوده است، و اينكه فرمود:

(كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ ...) بيانى است براى جمله:(وَ كانُوا يَعْتَدُونَ).

(تَرى‌ كَثِيراً مِنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا ...) اين آيه از قبيل استشهاد و گواهى خواستن از حس و و جدان است، به اين بيان كه اگر قدر دين خود را مى‌شناختند از آن دست بر نمى‌داشتند، و آن را لگدكوب تجاوزات خود نمى‌نمودند، و در نتيجه متدينين به دين خود را كه همه اهل توحيدند دوست مى‌داشتند، و از آنان كه به كفر گراييده‌اند بيزارى مى‌جستند.

زيرا به شهادت حس و و جدان هر قوم و ملتى دشمنان دين خود را دشمن مى‌دارند، و اگر ديديم مردمى با دشمنان دين خود دوستى و مودت مى‌ورزند بخوبى مى‌فهميم كه اينان از دين خود چشم پوشيده و از مقدسات دينيشان كه مى‌بايد مورد احترام و تصديقش قرار دهند صرفنظر نموده‌اند، وقتى چنين ديديم بى درنگ آنان را هم از دشمنان آن دين بشمار مى‌آوريم، براى اينكه دوست دشمن، دشمن است، پس از آن در مذمت آنان مى‌فرمايد:(لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ) و كيفر گناهى كه از پيش براى آخرت خود فرستاده‌اند كه همان ولايت كفار از روى هواى نفس است اين بود كه:(أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ فِي الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ) خداى بر آنها خشم كرده و در عذاب ابدى معذبشان كند، و به اين بيان روشن شد كه در آيه شريفه، مورد بحث، كيفر و عاقبت عمل‌(أَنْ سَخِطَ اللَّهُ) بجاى خود عمل يتولون بكار رفته است، و اين خود بخاطر اشاره به اين نكته است كه تو گويى كفار كيفر و عذاب خود را از پيش فرستاده‌اند.

***

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 113
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست