نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 62
مىگردد.
از اينجا
روشن مىشود كه اسلام آزادى را نوعى حيات، و بردگى را نوعى قتل مىداند و نيز حد
وسط از بها و منافع وجود يك فرد انسان را همان ديه كامله (يعنى هزار دينار و يا صد
شتر و يا ده هزار درهم) مىداند كه ان شاء اللَّه در مباحث آينده اين معنا را روشن
مىسازيم.
و اما تشخيص
اينكه كشتن در چه شرايطى عمدى است؟ و چه وقت خطايى است؟ و اينكه ديه چقدر است؟ و
اهل مقتول كه ديه را بايد به آنان داد چه كسانيند؟ و ميثاق كه اگر باشد خونبها به
اهل مقتول داده مىشود و اگر نباشد داده نمىشود چگونه ميثاقى است؟ پاسخ همه اينها
به عهده سنت است نه به عهده فن تفسير، كسانى كه مىخواهند به اين مسائل آگاه شوند
بايد به كتب فقه مراجعه نمايند.
[تهديد سخت
به خلود در آتش در باره كسى كه مؤمنى را عمدا بكشد]
(وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ ...) كلمه:
تعمد به معناى آن است كه قصد كنى عملى را به همان عنوانى كه دارد انجام دهى،
و چون فعل اختيارى خالى از قصد عنوان نيست، تصور دارد كه يك عمل داراى چند عنوان
باشد، و در نتيجه ممكن است كه يك فعل از جهتى عمدى باشد و از جهتى ديگر خطايى،
مثلا كسى كه از دور شبحى مىبيند و مىپندارد آهو و يا گورخر است، در حالى كه در
واقع انسانى است (كه دارد چيزى از زمين جمع مىكند) بيننده به خيال شكار آن را هدف
قرار مىدهد و مىكشد، تيراندازى او به سوى شكار عمدى است، ولى انسان كشتنش خطايى
است. و همچنين وقتى معلم كودكى را به عنوان تاديب مىزند و اتفاقا چوب و يا مشت و
يا لگدش به قتلگاه او بر مىخورد و او را مىكشد، عمل واحدى را انجام داده، اما
عنوان تاديبش عمدى است و كشتنش خطايى، و بنا بر اين كسى مؤمنى را عمدا به قتل
رسانده كه مقصودش از عملى كه كرده- زدن- يا- تير انداختن- همان قتل بوده باشد،
يعنى هم بداند كه اين مشت و لگد و يا تير او را مىكشد و هم بداند شخصى كه به دستش
كشته مىشود مؤمن است.
خداى عز و جل
در اين آيه شريفه چنين قاتلى را به سختى تهديد كرده و به او وعده خلود در آتش
داده، چيزى كه هست در سابق، آنجا كه پيرامون آيه:(إِنَّ
اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ)[1] و آيه:(إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً)[2]، بحث
مىكرديم گفتيم اين دو آيه مىتواند حكم خلود قاتل را مقيد كند و در نتيجه مىتوان
گفت: هر چند آيه مورد بحث وعده آتش خالد و دائم را