نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 568
نازل بر عيسى (ع) علاوه بر آنچه كه از معارف
اعتقادى تورات و احكام عملى داشته، عنايت خاصى هم بر تقواى در دين داشته است، و
توراتى كه آن روز در بين يهود رائج بوده هر چند كه قرآن همه آن را به تمام معنا
تصديق نكرده، و همچنين انجيلهاى چهارگانهاى كه به مرقس و متى و لوقا و يوحنا
نسبت داده شده هر چند كه غير آن انجيل است كه قرآن آن را نازل بر خود مسيح
مىداند، و ليكن با اين حال همين مقدار كه از انجيل و تورات اصلى باقيمانده اين
معنا را تصديق دارد كه خداى تعالى عنايت خاصى به مساله تقواى دينى دارد و ان شاء
اللَّه تعالى به زودى اشارهاى به اين معنا مىآيد.
(وَ لْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ) مىفرمايد
اهل انجيل بايد حكم كنند به آنچه كه خدا در انجيل نازل كرده و بايد دانست همانطور
كه گفتيم خداى تعالى در انجيل تصديق تورات و شرايع آن را نازل كرده مگر بعضى از
چيزهايى را كه چون نسخ شده انجيل نازل بر عيسى (ع) آنها را استثناء كرده، چون بعد
از آنكه انجيل تورات را در شرايع و احكامش تصديق كرد و بعضى از چيزها كه در تورات
حرام بود حلال كرد، قهرا عمل به ساير دستورات تورات يعنى عمل به غير آنچه انجيل
حلال كرده عمل به احكامى خواهد بود كه خدا در انجيل نازل كرده و اين خود روشن است
و از همين جا استدلال بعضى از مفسرين به آيه مورد بحث بر اينكه انجيل مشتمل بر
احكامى مفصل است روشن مىشود، همانطور كه تورات مشتمل بر احكامى ديگر است[1] سخن درستى نيست و وجه ضعف و
نادرستى آن روشن است. و اما اينكه فرمود:
(وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ) اين جمله
تشديد و تاكيد همان مطلبى است كه از جمله: و ليحكم ... استفاده مىشد،
و اگر خداى تعالى كلمه يحكم را سه نوبت تكرار كرد دو بار در امر يهود
و يك بار در امر نصارا، به منظور همان تشديد و تاكيد بود، چيزى كه هست در اين سه
نوبت تكرار كردن، مختصر اختلافى هست، در باره كسانى كه حكم نكنند به آنچه خدا نازل
كرده يك بار تعبير كرد به اينكه كافرند،(وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما
أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ)، و يك بار تعبير كرد
به اينكه ظالمند،(فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ) و بار سوم
تعبير كرد به اينكه فاسقند،(فَأُولئِكَ هُمُ
الْفاسِقُونَ) در نتيجه هم كفر را عليه آنان تثبيت كرد و هم ظلم را و هم
فسق را.
و شايد وجه
اينكه فسق را در موقع تعرض حال نصارا و كفر و ظلم را در آنجا كه به يهود