responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 529

خودت طرد كردى تا پنهان و سرگردان زندگى كنم و در زمين فرارى باشم تا هر كس مرا يافت به قتلم برساند، 15- رب به او گفت: بدين جهت هر كس قايين را بكشد هفت برابر از او انتقام گرفته مى‌شود، و رب براى قايين علامتى قرار داد، تا هر كس او را ديد به قتلش نرساند، 16- لا جرم قايين از پيش رب بيرون آمد، و در سرزمين نور كه ناحيه شرقى عدن است سكونت گزيد، (اين بود شانزده آيه كه از تورات عربى و طبع كمبروج سال 1935 نقل گرديد).

حال ببينيم قرآن در خصوص اين داستان چه فرموده:(وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ، قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ)،(لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ، إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ)،(إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَ إِثْمِكَ، فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمِينَ فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِينَ)،(فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوارِي سَوْأَةَ أَخِيهِ قالَ يا وَيْلَتى‌ أَ عَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِيَ سَوْأَةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ)، كه ترجمه آنها در اول بحث گذشت، و اگر بار ديگر در اينجا همه آيات را آورديم براى اين بود كه خواننده بهتر و زودتر و آسانتر بين تورات و قرآن مقايسه كند.

و خواننده را سفارش مى‌كنيم كه نخست در آنچه آيات تورات و آيات قرآن كه راجع به دو پسر آدم نقل كرديم دقت كند، آن گاه آنها را با هم تطبيق نموده سپس داورى كند، و اگر بر طبق سفارش ما تدبر كند اولين چيزى كه از آيات تورات به ذهنش مى‌رسد اين است كه تورات رب را يك موجود زمينى و به شكل انسان معرفى كرده، انسانى كه ميان انسانها آمد و شد و معاشرت مى‌كند، گاهى به نفع اين حكم مى‌كند و گاهى بضرر اين، و به نفع ديگرى، عينا همانطور كه يك انسان در بين انسانها زندگى مى‌كند، گاهى انسان نزديك او مى‌شود و با او سخن مى‌گويد همانطور كه با يك انسان ديگر سخن مى‌گويد، و گاهى از او دور و پنهان مى‌شود، بطورى كه ديگر او وى را نمى‌بيند. در نتيجه ربى كه تورات معرفى كرده ربى است كه انسانهاى دور را آن طور كه نزديكان را مى‌بيند مشاهده نمى‌كند، و كوتاه سخن اينكه حال آن رب، از تمامى جهات حال يك انسان زمينى است، با اين تفاوت كه اراده رب در باره هر چيزى نافذ است، و حكمش روان و تمامى تعليمات تورات و انجيل همه بر اين اساس است، هر چيزى را كه مى‌خواهد تعليم دهد بر اين اساس تعليم مى‌دهد تعالى اللَّه عن ذلك علوا كبيرا .

و لازمه قصه‌اى كه در تورات آمده اين است كه در آن روز بشر در حال گفتگوى بطور

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 529
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست