نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 480
داراى خادم و مركب سوارى و داراى همسر مىشد او
را ملك مىناميدند.[1] و در همان
كتاب آمده كه ابو داود در روايات مرسل خود- كه يك جا جمع نموده و نامش را مراسيل
نهاده- از زيد بن اسلم روايت كرده كه در تفسير(وَ
جَعَلَكُمْ مُلُوكاً) گفته است: رسول خدا 6 فرموده: منظور از
اين ملك ، همسر، مسكن و خادم است.[2]
مؤلف: الدر المنثور به جز اين دو روايت رواياتى ديگر در اين معنا نقل كرده[3] ولى چيزى كه هست آيه شريفه با در
نظر گرفتن سياق آن با اينگونه تفسير سازش ندارد، براى اينكه هر چند ممكن است بنى
اسرائيل چنين رسمى و اصطلاحى داشته باشند، اما چيزى كه هست اين معنا بديهى است كه
همه افراد بنى اسرائيل كه عده كثيرى از آنان خدمت كار بودند چنين وضعى نداشتند،
يعنى همه آنها داراى خانه و زن و خادم نبودند و كسانى كه چنين وضعى داشتند بعضى از
بنى اسرائيل بودند نه همه آنان، در حالى كه آيه شريفه بطور كلى بنى اسرائيل را
ملوك خوانده، از سوى ديگر اگر معناى ملوك اين باشد اختصاصى به بنى اسرائيل ندارد،
همه امتها و اقوام چنين بوده و چنين هستند كه بعضى از آنها داراى خانه و زن و
خادمند، داشتن زن و خانه و خادم يك عادت جاريه در ميان همه امتها است، هيچ امتى در
دنيا وجود نداشته و ندارد كه در آن چنين افرادى نباشد، پس مساله، اختصاص به بنى
اسرائيل ندارد، تا خداى تعالى بر سر آنان منت بگذارد كه خدا شما را داراى خانه و
زن و فرزند و خادم كرده، ولى در اينكه آيه در مقام منت نهادن است هيچ حرفى نيست.
و شايد همين
اشكال باعث شده كه بعضى از صاحبان اين نظريه متوجه آن شده و در توجيه بعضى از
روايات نظير روايتى كه از قتاده نقل شده بگويند: البته همه امتها زن و خانه و خادم
دارند ولى بنى اسرائيل اولين قومى بودند كه خدمتكار گرفتند اما تاريخ اين سخن را
تاييد نمىكند.
و در كتاب
امالى شيخ مفيد (رحمة اللَّه عليه) روايتى با ذكر سند از ابى حمزه از امام باقر
(ع) آمده كه فرموده: بعد از آنكه موسى بنى اسرائيل را تا نزديكىهاى سرزمين مقدس
آورد، به ايشان دستور داد كه به اين سرزمين درآئيد:(ادْخُلُوا
الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ، وَ لا تَرْتَدُّوا عَلى
أَدْبارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِينَ)، و با اينكه خداى
تعالى براى