نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 46
نه به نفع شما.
پس اين دو
طائفه از حكم مذكور در آيه قبل استثناء شدهاند. و معناى اينكه فرمود:
(حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ ...) اين است كه سينههايشان از جنگيدن با شما
مسلمانان تنگى مىكند و خلاصه هيچ ميلى به اين كار ندارند.
(سَتَجِدُونَ آخَرِينَ ...) در اين جمله خبر مىدهد به اينكه به زودى
قومى ديگر با شما مواجه مىشوند كه چه بسا شبيه به طائفه دوم از آن دو طائفه
استثناء شده باشند، چون اين قوم مىخواهند هم به شما امنيت بدهند و هم به قوم
خودشان، چيزى كه هست خداى سبحان خبر مىدهد به اينكه اين قوم منافقند و هيچ اعتبار
و تامينى در وعدههاى آنان و ادعاى بىطرفيشان نيست. و به همين جهت دو جمله
شرطيهاى كه در حق آن دو طائفه ديگر به نحو اثبات آورده، فرموده بود:(فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ
السَّلَمَ) را مبدل كرد به شرط منفى و فرمود:(فَإِنْ
لَمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَ يُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَ يَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ
...) و همين تبديل سياق از مثبت به منفى هشدارى است به مؤمنين بر اينكه
از دين قوم سوم بر حذر باشند و معناى آيه روشن است.
گفتارى در
معناى تحيت [ (اشاره به ريشه استكبارى داشتن تحيات در اقوام و امم غير اسلامى و
توضيح و تشريح معناى كلمه سلام كه تحيت مسلمين است)]
امتها و
اقوام با همه اختلافى كه از حيث تمدن و توحش تقدم و تاخر دارند در اين جهت اختلافى
ندارند كه هر يك در مجتمع خود تحيتى دارند، كه هنگام برخورد با يكديگر آن درود و
تحيت را در بين خود رد و بدل مىكنند، حال يا آن تحيت عبارت است از اشاره به سر و
يا دست و يا برداشتن كلاه و يا چيز ديگر، كه البته اختلاف عوامل در اين اختلاف بى
تاثير نيست.
و اما اگر
خواننده عزيز، در اين تحيتها كه در بين امتها به اشكال مختلف دائر است دقت كند،
خواهد ديد كه همه آنها به نوعى خضوع و خوارى و تذلل اشاره دارد، تذللى كه زير دست
در برابر ما فوق خود و مطيع در برابر مطاعش و برده در برابر مولايش، اظهار مىدارد
و سخن كوتاه اينكه تحيت كاشف از يك رسم طاغوتى و استكبار است كه همواره در بين امتها
در دورههاى توحش و غير آن رائج بوده، هر چند كه در هر دوره و در هر نقطه و در هر
امتى شكلى بخصوص داشته، و به همين جهت است كه هر جا تحيتى مشاهده مىكنيم كه تحيت
از طرف مطيع و زير دست و وضيع شروع و به مطاع و ما فوق و شريف ختم مىشود.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 46