responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 436

كه قبلا نمى‌دانسته برسد، و اين همان برهان منطقى است، و مفطور بر اين است كه مقدماتى مشهور و يا مسلم در برابر خصم را كه مربوط به مقام عمل است و سعادت و شقاوت يا خير و شر يا نفع و ضرر به بار مى‌آورد و يا انجام آن خوب و سزاوار و يا زشت و ناپسند است و بالآخره مقدماتى از اينگونه امورى كه كلا امورى اعتبارى است ترتيب دهد، و خصم خود را ساكت و قانع سازد، و اين همان جدل است كه خود در منطق، فنى جداگانه است سوم اينكه مفطور است به اينكه در موارد خير و شر احتمالى مقدماتى (نه چون يقينى در برهان، و نه چون مشهور و مسلم در جدل بلكه) ظنى مرتب كند، تا از آن ارشاد و هدايت به سوى خير مظنون و يا ردع و منع از شر مظنون را نتيجه بگيرد كه اين فن موعظه است، و اين سه طريق تفكر يعنى طريقه برهان و جدل و وعظ را خداى عز و جل در يك آيه از كلام مجيدش آورده و مى‌فرمايد:(ادْعُ إِلى‌ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ)[1] كه على الظاهر مراد از حكمت برهان است، به شهادت اينكه در مقابل موعظه حسنه و جدال قرار گرفته.

حال اگر بگويى طريقه تفكر منطقى طريقه‌اى است كه هم كافر بر آن مسلط است و هم مؤمن، هم از فاسق بر مى‌آيد و هم از متقى، با اين حال چه معنا دارد كه خداى تعالى اين طريقه را از غير اهل تقوا و پيرو دين نفى كرده و فرمود كافر و فاسق علم صحيح و تذكر درست ندارد؟:(وَ ما يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَنْ يُنِيبُ)[2] و يا فرموده:(وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً)[3]، و يا فرموده:(فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنا وَ لَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَياةَ الدُّنْيا ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدى‌)[4]، و رواياتى هم كه مى‌گويد علم نافع تنها با اعمال صالح به دست مى‌آيد بسيار زياد است.

[وجود رابطه بين علم و تفكر با تقوا و عمل صالح به اين معنا نيست كه تقوا طريقى مستقل براى تفكر است‌]

در پاسخ مى‌گوئيم: در اينكه كتاب و سنت رعايت تقوا در جانب علم را معتبر شمرده جاى هيچ شكى نيست، و ليكن چنين هم نيست كه كتاب و سنت تقوا را و يا تقواى توأم با تذكر را، طريق مستقلى براى رسيدن به حقائق قرار داده باشد طريقى جداى از طريق فكرى‌


[1] سوره نحل، آيه 125 .

[2] و تذكر نمى‌يابد مگر كسى كه به خدا رجوع كند. سوره غافر، آيه 13 .

[3] هر كس تقوا پيشه كند خداى تعالى راه نجات پيش پايش مى‌گذارد. سوره طلاق، آيه 2 .

[4] از كسانى كه پشت مى‌كنند و روى‌گردان از ياد ما و قرآن مايند و جز حيات دنيا چيزى را نمى‌خواهند روى بگردان، كه آگهى آنان همين مقدار است و تنها پيرامون ماديات دور مى‌زند، پروردگار تو بهتر مى‌داند كه چه كسانى گمراه از راه اويند، و هم او بهتر مى‌داند چه كسانى راه يافتگانند. سوره نجم، آيه 30 .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 436
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست