نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 409
[حوادث و بلايا براى مسلمين، امتحان و براى
منحرفين از اسلام نكال و عذاب بوده است]
و خداى تعالى
همه اين معانى يعنى معناى عذاب طائفه اول و دوم و سوم را در يك آيه جمع كرده و
مىفرمايد:(وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ وَ
لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ
لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ، وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ
الْكافِرِينَ).[1] تاريخ
يهود از زمان بعثت موسى (ع) تا زمان بعثت محمد خاتم الانبيا 6- كه بيش از دو
هزار سال است- و همچنين تاريخ نصارا از زمانى كه عيسى (ع) به آسمان برده شد تا
زمان ظهور اسلام،- بطورى كه مىگويند تقريبا ششصد سال طول كشيده- مالامال از انواع
جرائم و گناهانى است كه اين دو ملت مرتكب شدند، و در ارتكاب گناهان هيچ گناهى را
فروگذار نكردند تا آنجا كه بدون ندامتى و شرمى كارشان به اصرار و استكبار كشيده
شد، و معلوم است كه بلاها و مصائبى كه بر سر اين دو ملت آمده جنبهاى به غير از
عذاب و عنوانى به غير از نكال نداشته، و نمىتواند داشته باشد.
بخلاف مسلمين
كه اگر آنها نيز به بلاهايى مبتلا شدند يا در نظر گرفتن اينكه بلاها از نظر طبيعت
كه اين عالم دارد چيزى بجز حوادث عادى نبوده، حوادثى كه دست تدبير الهى آنها را
پيش مىآورده و مىآورد اين سنتى است از خداى تعالى كه همواره جارى بوده و همواره
جارى خواهد بود، آرى(وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ
تَبْدِيلًا)[2]، و اين
حوادث بالنسبه به حال مسلمانانى كه مبتلا به آن مىشدهاند- البته سخن ما در باره
مسلمانانى است كه بر طريق حق استوار بودند چيزى به جز امتحان نبوده هم چنان كه
نسبت به مسلمانانى كه از راه اسلام منحرف شدند چيزى بجز نكال و عذاب نبوده و از
نظر اسلام احدى نمىتواند ادعا كند كه من به خاطر اينكه در شناسنامهام مسلمانم
نزد خداى تعالى كرامتى و حرمتى على حده دارم، زيرا قرآن كريم چنين كرامتى و چنين
احترامى براى احدى اثبات نكرده، تا چه رسد به اينكه مسلمانان را پسران خدا و
دوستان او بداند، و اسلام هيچ اعتنايى به اسماء و القاب ندارد.
بلكه در خطاب
به مسلمانان فرموده:(أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ
لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ
الصَّابِرِينَ)؟-
[1] و ما اين روزگار و كامروايى و ناكامى از آن راى در بين
انسانها دست به دست مىگردانيم، تا مردم راى كه سه طائفه هستند از يكديگر مشخص
سازيم، يك طائفه آنهايى هستند كه ايمان به خدا دارند، و ما آنان راى شهيدان و
گواهان بر سايرين قرار مىدهيم و طائفه ديگر درست در مقابل اين طائفهاند، يعنى
ستمكاران كه خدا دوستشان نمىدارد، و طائفه سوم بين دو طائفه و دو نقطه قرار
دارند، و خدا مىخواهد با زير و رو كردنشان امتحانشان نموده مؤمنين راى خالص و
كافران راى مورد غضب قرار دهد. سوره آل عمران، آيه 140- 141 .