responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 318

روايات اين است كه به مردم تفهيم كند كه مراد از دين، صورت دين است صورتى كه در اعمال مسلمانان مشاهده مى‌شود و معلوم است كه دين به اين معنا بعد از زياد شدن رو به نقصان مى‌گذارد.

و اما كليات معارف و احكام تشريع شده از ناحيه خدا نقصان پذير نيست وقتى خداى تعالى كار خود را كرد و آخرين حكم دين را نازل كرد، دين به كمال خود رسيده و ديگر ناقص نمى‌شود، پس اينكه عمر در روايت عنتره گفت: چون هيچ چيزى به كمال خود نمى‌رسد مگر آنكه از آن پس رو به نقصان مى‌رود ، نمى‌تواند منظورش از دين اين معارف باشد بلكه همانطور كه گفتيم: منظورش مراسم ظاهرى دين است كه مانند هر چيز ديگرى به تبع تحولاتى كه در عالم رخ مى‌دهد متحول مى‌شود، مانند تاريخ و اجتماع و اما دين، محكوم به امثال اين سنت‌ها و نواميس جارى در عالم نمى‌شود مگر به نظر آن كسى كه اصلا براى دين معنايى جز سنت اجتماعى قائل نيست. بله به نظر او، دين هم مانند ساير سنت‌هاى اجتماعى دستخوش حوادث مى‌گردد.

[اشكالاتى كه بر قول به اينكه مراد از اكمال دين و اتمام نعمت، كمال و تمام ظاهرى مى‌باشد، وارد است‌]

حال كه اشكال اين روايات روشن شد، مى‌گوئيم: چند اشكال به اين نظريه وارد است: اول اينكه آن معنايى كه عمر براى اكمال دين كرد نمى‌تواند مصداق و منظور آيه:

(أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...) باشد، زيرا در سابق (آنجا كه اقوال مفسرين را در اينكه منظور از اكمال دين چيست؟ نقل كرديم)، اشكالهايى را كه بر اين قول متوجه بود آورديم.

دوم اينكه چگونه ممكن است خداى تعالى دين را به خاطر صرف ظاهرش و اينكه همه مردم آن سرزمين به دو كلمه: اشهد ان لا اله الا اللَّه و ان محمدا رسول اللَّه اقرار كرده‌اند كامل بداند و صرف اين جهت را كه ديگر در مكه كسى نيست كه علنا بت بپرستد، كمال دين بخوانند و اين معنا را بر مردم منت بگذارد؟ با اينكه در بين همين گويندگان شهادتين كسانى بودند كه صد برابر خطرناك‌تر از مشركين و ضرر و فسادشان بيشتر از آنان بود و آن جمعيت منافقين بودند كه در ظاهر خود را از مسلمانان، مسلمان‌تر وانمود مى‌كردند و در باطن جلسات سرى براى رخنه كردن در داخل مسلمانان و بر هم زدن اوضاع آنان و كارشكنى در كارشان و داخل كردن رواياتى دروغين در بين رواياتشان و القاى شبهه در بين ساده‌لوحانشان تشكيل مى‌دادند و خطر اين منافقين قابل قياس با خطر كفار نبود (در اوائل سوره بقره سه آيه در باره كفار نازل كرده و چون سخن از خطر منافقين گفته، چهارده آيه در باره آنان نازل كرده) و در سراسر قرآن خبرهاى عظيمى از آنان حكايت شده كه شما مى‌توانيد پاره‌اى از آن خبرها و خطرها را در سوره‌هاى منافقين و بقره و نساء، مائده، انفال، برائت، احزاب و سوره‌هايى ديگر مطالعه‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 318
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست