responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 264

اين صورت نيز خوردن گوشت آن بر شما حلال نيست، و چه بسا مفسرين كه گفته باشند اين جمله حال از ضمير خطاب در جمله يتلى عليكم است، و كلمه صيد مصدرى است كه به معناى مفعول- صيد شده- آمده، هم چنان كه كلمه حرم به دو ضمه، جمع حرام است و حرام به معناى محرم به كسره راء اسم فاعل است.

(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللَّهِ، وَ لَا الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ لَا الْهَدْيَ وَ لَا الْقَلائِدَ، وَ لَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً) در اين آيه مجددا مؤمنين مورد خطاب واقع شده‌اند، و اين تكرار خطاب شدت اهتمام به حرمات خداى تعالى را مى‌رساند.

در جمله لا تحلوا حلال مكنيد كلمه احلال كه مصدر آن فعل است، به معناى حلال كردن است، و حلال كردن و مباح دانستن ملازم با بى مبالات بودن نسبت به حرمت و مقام و منزلت پروردگارى است كه اين عمل را بى احترامى به خود دانسته، و اين كلمه در هر جا به يكى از اين معانى است، يا به معناى بى مبالاتى است، و يا به معناى بى احترامى نسبت به مقام و منزلت است احلال شعائر اللَّه به معناى بى احترامى به آن شعائر و يا ترك آنها است، (و احلال شهر الحرام) به معناى اين است كه حرمت اين چهار ماه را كه جنگ در آنها حرام است نگه ندارند، و در آنها جنگ كنند، و همچنين در هر جا معناى مناسب به آنجا را افاده مى‌كند.

كلمه شعائر جمع شعيره است، كه به معناى علامت است، و كانه مراد از شعائر اعلام حج و مناسك آن باشد، و كلمه شهر الحرام به معناى ماههايى است كه خداى تعالى آنها را مورد احترام قرار داده، و آن عبارت است از چهار ماه قمرى، محرم و رجب و ذى القعده و ذى الحجه، و كلمه هدى به معناى آن حيوانى است كه آدمى از شهر خود با خود به طرف مكه مى‌برد، تا قربانى كند، از قبيل گوسفند و گاو و شتر، و كلمه قلائد جمع قلاده به معناى گردن بند است، و در اينجا به معناى هر چيزى است مانند نعل و مثل آن، كه به عنوان اعلام به قربانى، به گردن حيوان مى‌اندازند و به اين وسيله اعلام مى‌كنند- كه اين شتر يا گاو يا گوسفند قربانى راه خدا است، اگر احيانا گم شد، و كسى او را پيدا كرد، بايد به منا بفرستد تا از طرف صاحبش قربانى شود- و كلمه: آمين جمع كلمه آم است، كه اسم فاعل از فعل ام، يؤم است، و ماده آن ام به معناى قصد كردن است، پس معناى جمله‌(آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ) كسانى هستند كه قصد زيارت خانه خدا را دارند، و جمله:(يَبْتَغُونَ فَضْلًا) حال از كلمه آمين است فضل به معناى مال و يا سود مالى است، كه در آيه‌( فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ‌)

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 264
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست