نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 217
كشته مىشود و اتفاقا در داستان عيسى (ع) مباشرين
قتل اطرافيان آن جناب نبودند تا او را به خوبى بشناسند بلكه لشگريان روم مباشر اين
عمل شدهاند و معلوم است كه روميان معرفتى كامل به حال و وضع آن جناب نداشتهاند
پس ممكن است كه شخص ديگرى را دستگير كرده و به قتل رسانده باشند و با اين حال در
روايات آمده كه خداى تعالى قيافه و شكل مسيح (ع) را بر شخص ديگر انداخت و اين باعث
شد كه او را بگيرند و به جاى عيسى (ع) به قتل برسانند.
و بسا از
محققين تاريخ گفتهاند: داستانهاى تاريخى كه در اين مساله ضبط شده و حوادثى كه با
دعوت آن جناب ارتباط داشته و داستانهايى كه تاريخ از حكام و داعيان معاصر عيسى (ع)
ضبط كرده، همه با دو تن انطباق دارند كه نام هر دو مسيح بوده و بين آن دو بيش از
پانصد سال فاصله بوده است، مسيح اول مسيح حقيقى و پيامبر خدا بوده كه كشته نشده و
مسيح دوم مردى باطل گو بوده كه به دار آويخته شده و از نظر اين محقق به همين دليل
تاريخ ميلادى كه فعلا در بين مسيحيان معروف است، مورد ترديد و شك قرار گرفته.
و بنا بر اين
نظريه پس آنچه قرآن كريم در اين باره فرموده يعنى مساله تشبيه، منظور از آن، تشبيه
مسيح بن مريم با مسيح مصلوب و به دار آويخته شده است- و خدا داناتر است-.
(وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ) يعنى آنهايى كه در
باره عيسى (ع) اختلاف كردند كه آيا او را كشتند و يا به دار آويختند(لَفِي شَكٍّ مِنْهُ) در باره امر عيسى (ع) در شك هستند، يعنى جهل
دارند(ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّباعَ
الظَّنِّ)، علمى بدان ندارند و پيرويشان تنها از ظن و تخمين است و يا صرفا
ترجيح دادن يك طرف احتمال است بدين جهت كه فلانى چنين گفته است.
(وَ ما قَتَلُوهُ يَقِيناً) يعنى او را بطورى كه يقين داشته باشند
نكشتند، و (يا او را نكشتند و من اين خبر را به تو بطور يقين مىدهم) و چه بسا
بعضى از مفسرين كه گفتهاند: ضمير در جمله: ما قتلوه به علم بر
مىگردد و معناى جمله اين است كه آنان علم را يقينا نكشتند و كشتن علم
در لغت به معناى خالص كردن آن از شك و ترديد است.[1]
و چه بسا بعضى ديگر گفتهاند: ضمير مزبور به كلمه ظن بر مىگردد و
معناى جمله
[1]( پس معناى جمله مورد بحث اين است كه يهوديان بطور قطع علم
خالص بر كشتن عيسى ندارند يا اصلا علم ندارند و يا اگر علمى دارند علم خالص از شك
نيست، به محضى كه مورد سؤال قرار گيرند كه چه دليلى بر عقيده خود داريد؟ دچار شك و
ترديد مىشوند مترجم ).
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 217