responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 85

منافق هم اين حرف را بزند- كه البته مى‌زند- به خاطر كفرش مى‌باشد، پس بايد اين سخن را به كفار نسبت دهد- كه داده- نه به منافقين.

و تعبير ضرب فى الارض كنايه است از مسافرت و كلمه: غزى جمع غازى (جنگجو) است، همانطور كه كلمه طلب جمع طالب و كلمه ضرب جمع ضارب است، و معناى جمله:(لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذلِكَ حَسْرَةً) اين است كه خداى تعالى همين سخن را مايه حسرت دلهاى آنان قرار داد، تا عذابشان كند، پس اين تعبير از باب به كار بردن مقدمه در جاى نتيجه است، چون حسرت، مقدمه عذاب است، و جمله:(وَ اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ) بيان حقيقت أمر است، حقيقتى كه كفار و گويندگان:(لَوْ كانُوا ...) در باره آن خطا كردند و كلمه: يميت- مى‌ميراند ، هم شامل مرگ در بستر مى‌شود و هم شامل قتل، چون در سابق هم گفتيم كه وقتى كلمه موت بطور مطلق در كلام آيه، شامل هر دو مى‌شود، و جمله:(وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ) در جاى تعليل بكار رفته، مى‌خواهد نهى در(لا تَكُونُوا ...) را تعليل كند، يعنى بفرمايد اگر گفتيم شما مسلمين مثل كفار نباشيد، براى اين است كه خدا بدانچه مى‌كنيد بينا است.

و در جمله‌(ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا ...) موت مقدم بر قتل آمده، تا نشر هم به ترتيب لف در جمله‌(إِذا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كانُوا غُزًّى) باشد، چون در اين جمله نيز اول مسافرت آمده كه معمولا مرگ در آن مرگ طبيعى است، و بعد جنگ آمده كه معمولا مرگ در آن به كشته شدن است، ممكن هم هست كه به اين خاطر اين موت را مقدم ذكر كرده كه مردن امرى طبيعى و عادى است، و كشته شدن امرى غير طبيعى است، و لذا آنكه طبيعى بود جلوتر آمده.

[نهى مؤمنين از هماهنگ شدن با كفار در باره شهداى جنگ احد]

و خلاصه معناى آيه نهى مؤمنين است از اينكه مثل كافران باشند، و در باره كسانى كه در بيرون شهر يا در غياب بستگان و يا در جنگ از دنيا بروند بگويند: اگر نزد ما مانده بودند نمى‌مردند و كشته نمى‌شدند، براى اينكه اين سخن آدمى را به سوى عذابى قلبى و شكنجه‌اى الهى كه همان حسرت باشد گرفتار مى‌كند، علاوه بر اينكه سخنى است ناشى از جهل، براى اينكه دورى فلان شخص از خانواده و بستگانش، نه او را زنده مى‌كند و نه مى‌ميراند، و اصولا احيا و اماته از شؤون مختص به خداى تعالى است، خداى وحده كه شريكى براى او نيست، پس زنهار كه شما مسلمانان مثل آن كفار نباشيد، كه خدا بدانچه مى‌كنيد بصير و بينا است.

(وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَحْمَةٌ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ) ظاهرا مراد از(مِمَّا يَجْمَعُونَ) مال و ملحقات آن است كه مهم‌ترين هدف در زندگى دنيا است، و اگر در اين جمله قتل را جلوتر از موت ذكر كرد، براى اين بود كه كشته شدن در راه خدا نزديك‌تر به مغفرت است تا مردن، پس اين نكته باعث شد كه در خصوص آيه مورد

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 85
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست