responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 606

پرستيديم و هم خون كسى را كه خدا خونش را محترم مى‌دانست بريختيم، و هم زنا كرديم، اگر اين مانع در كار نبود ما به پيرويت در مى‌آمديم، در پاسخ آنان اين آيه نازل شد كه:(إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً) (تا آخر دو آيه)، و رسول خدا 6 دو آيه را براى وحشى و ياران او فرستاد، همين كه آيه را خواندند، نامه‌اى به اين مضمون به آن جناب نوشتند: كه مضمون اين دو آيه شرط سنگينى است، كه مى‌ترسيم حريف آن نشويم، چون در آن عمل صالح شرط شده و ما مى‌ترسيم اهل آن نباشيم، دنبال اين نامه وحشى آيه شريفه:(إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ ...) نازل شد، و رسول خدا 6 آن را براى وى و يارانش فرستاد، وقتى آيه را خواندند مجددا نامه نوشتند: مى‌ترسيم از آنهايى نباشيم، كه مشيت خدا بر آمرزش آنان تعلق گرفته باشد، دنبال اين نامه آيه شريفه:(يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً)[1]، نازل شد رسول خدا 6 اين آيه را نيز براى آنان فرستاد، وقتى آن را خواندند دسته جمعى به اسلام در آمدند، و نزد رسول خدا 6 برگشتند، رسول خدا 6 اسلامشان را پذيرفت و آن گاه به وحشى فرمود: به من خبر بده حمزه را چگونه كشتى؟ وقتى جريان را به عرض رسانيد فرمود:

واى بر تو ديگر تو را نبينم خود را از من غايب بدار، او هم بعد از اين جريان به شام رفت، تا مرگش فرا رسيد[2].

[روايتى كه در باره اسلام آوردن وحشى و ياران او نقل شده مجعول است‌]

مؤلف قدس سره: فخر رازى اين روايت را در تفسير خود از ابن عباس نقل كرده‌[3]، و دقت در موارد اين آيات كه در روايت آمده رسول خدا آنها را براى وحشى مى‌فرستاده جاى هيچ شكى باقى نمى‌گذارد، كه روايت ساختگى است، و سازنده آن مى‌خواسته با جعل اين حديث ثابت كند كه گناهان وحشى و يارانش آمرزيده شده، هر چند كه تمامى گناهان كبيره و صغيره را مرتكب شده باشند، و به اين منظور آياتى از مواضع مختلف قرآن را جمع كرده از يك جا استثنا و از جاى ديگر مستثنا منه را گرفته است، با اين كه هر يك از اين آيات در جاى مخصوصى قرار دارد، كه قبل و بعد آن ارتباط و اتصال با آن دارد، و آن چنان به هم مربوطند كه سياق واحدى را تشكيل داده، نمى‌شود آن آيه را از قبل و بعدش بريد، و جاعل اين حديث اين كار را كرده، هر يك از آيات را از سياق خاص به خود بريده، و سپس جورى آنها را رديف‌


[1]( بندگان من كه بر خود ستم كرده‌اند از رحمت خدا مايوس نشوند، كه خدا همه گناهان را مى‌آمرزد) سوره زمر آيه 54.

[2] مجمع البيان ج 2 ص 122 جزء 5 چاپ حيات طبع بيروت.

[3] تفسير فخر رازى ج 10 ص 125.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 606
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست