نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 40
و اگر اين جمله را مطلق آورد، و بالا دست بودن
مسلمانان را مقيد به هيچ قيدى به جز ايمان نكرد، براى اين بود كه به ما بفهماند
شما مسلمانان اگر ايمان داشته باشيد نبايد در عزم خود سست شويد، و نبايد به خاطر
اينكه بر دشمنان ظفر نيافتهايد و نتوانستهايد از آنان انتقام بگيريد اندوهناك
گرديد، براى اينكه ايمان امرى است كه با علو شما قرين و توأم است، و به هيچ وجه
ممكن نيست با حفظ ايمان خود زير دست كفار واقع شويد، چون ايمان ملازم با تقوا و
صبر است، و ملاك فتح و ظفر هم در همين دو است، و اما قرح و آسيبهايى كه به شما
رسيده، تنها به شما نرسيده بلكه طرف شما (مشركين) هم اين آسيبها را ديدهاند، و
روى هم چيزى از شما جلوتر نيستند، تا باعث وهن و اندوه شما شود.
و اگر علو
مسلمانان را مشروط كرد به ايمان، با اينكه خطاب به مسلمانان با ايمان است، براى
اين بود كه اشاره كند به اينكه هر چند مخاطبين مسلمان و مؤمن بودند، و ليكن به
مقتضاى ايمانشان عمل نكردند و صفاتى چون صبر و تقوا كه داشتن آن مقتضاى ايمان است
نداشتند، و گرنه اثر خود را مىبخشيد، و در اين جنگ ضربه نمىخوردند و آن آسيبها
را نمىديدند.
و اين حال هر
جماعتى است كه در داشتن ايمان مختلف باشند، يك عده ايمان حقيقى داشته باشند،
عدهاى ديگر ايمانشان سست باشد، جمعى ديگر منافق و بيمار دل باشند، به همين جهت
مىتوان گفت كلامى چون آيه مورد بحث به هر سه طايفه نظر دارد، هم تشويق مؤمنين
حقيقى است، و هم اندرز به مؤمنين سست ايمان است و هم عتاب و توبيخ منافقين و
بيماردلان آنان است.
(إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ) كلمه
قرح با فتحه قاف به معناى اثرى است كه از جراحت و آسيب وارده بر بدن به خاطر
برخورد با برندهاى از خارج باقى مىماند، و اما قرح با ضمه قاف اثر جراحتى است كه
از داخل بدن پيدا مىشود، از قبيل دمل و جوش و امثال آن (نقل از راغب)[1] و كانه اين كلمه در آيه مورد بحث
كنايه است از آسيبى كه در جنگ احد به مسلمين كه يك فرد واحد فرض شدهاند از ناحيه
دشمن رسيد، يعنى جمعى از ايشان كشته و گروهى مجروح گرديدند، و موقعيت نصرت و فتح
با اينكه نزديك شده بود از ايشان فوت گرديد.
و جمله مورد
بحث كه مىفرمايد:(إِنْ يَمْسَسْكُمْ ...) و جملههاى بعد از
آن تا جمله: