نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 328
به طفيل آن ذكر كرده تا مردم براى فهميدن اينكه
ارث مرد چه مقدار است محتاج باشند به اينكه به دست آورند، ارث زن (يعنى دختر ميت)
چه مقدار است، به مقايسه با آن دو برابرش را به پسر ميت بدهند.
و اگر افاده
اين نكته در كار نبود مىفرمود: للانثى نصف الذكر- براى ماده نصف نر
است ، كه اگر اينطور فرموده بود، هم آن نكته را افاده نمىكرد و هم سازگارى
سياق رعايت نمىشد، اين مطلبى است كه بعضى از علما ذكر كردهاند و مطلب درستى است
و چه بسا بتوان آن را تاييد كرد به اينكه آيه شريفه بطور صريح و مستقل متعرض ارث
مردان نشده، بلكه به اين نحو متعرض ارث زنان شده، و اگر به چيزى از سهم مردان هم
تصريح نموده با ذكر سهامى كه زنان با مردان دارند ذكر كرده، هم چنان كه در آيه بعدى
و آيهاى كه در آخر سوره آمده، اين معنا به چشم مىخورد.
[نكات و
ظرائف جمله(لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ)]
و سخن كوتاه
اينكه جمله(لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ) به منزله
تفسيرى است براى جمله(يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلادِكُمْ) و حرف الف و
لام در دو اسم ذكر و انثيين لام تعريف جنس است و
مىفهماند كه جنس مرد دو برابر سهم جنس زن ارث مىبرد و اين دقتى است كه در وراث،
هم از جنس مرد موجود باشد و هم از جنس زن، در اين فرض است كه مرد دو برابر زن سهم
مىبرد و اگر نفرمود: للذكر مثل حظى الانثى- نر مثل دو سهم ماده
مىبرد و يا للذكر مثلا حظ انثى- نر دو مثل حظ ماده مىبرد ،
براى اين بود كه با عبارتى كوتاه هم صورت وجود نر با ماده را بيان كرده باشد و هم
حكم صورتى را كه تنها دو دختر از ميت باز مانده باشند كه با توضيحى كه بعدا مىآيد
عبارت(لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ) كوتاهترين
عبارت است.
(فَإِنْ كُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَكَ) از ظاهر
وقوع اين جمله بعد از جمله:(لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ
الْأُنْثَيَيْنِ) بر مىآيد كه جمله نامبرده عطف شده است بر معطوف عليهى
حذف شده و تقديرى كانه فرموده: گفتيم پسر دو برابر دختر مىبرد در صورتى كه متوفى
هم پسر داشته باشد و هم دختر و يا هم برادر داشته باشد، هم خواهر، حال اگر ورثه او
در هر طبقه كه هستند تنها زنان باشند حكمش چنين و چنان است و حذف معطوف عليه در
ادبيات عملى است شايع و اين آيه شريفه از همان باب است: